هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر عشق و علاقه خود به معشوق را بیان می‌کند. او معشوق را منبع آرامش و روشنایی زندگی خود می‌داند و از جدایی و دوری او ابراز ناراحتی می‌کند. شاعر حتی در صورت آسیب دیدن از معشوق، او را بخشیده و از دیگران می‌خواهد که قصاص نکنند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بخشش و عشق بی‌قید و شرط نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.

غزل ۴۷۰

ای روی تو راحت دل من
چشم تو چراغ منزل من

آبیست محبت تو گویی
کآمیخته‌اند با گل من

شادم به تو مرحبا و اهلا
ای بخت سعید مقبل من

با تو همه برگ‌ها مهیاست
بی تو همه هیچ حاصل من

گویی که نشسته‌ای شب و روز
هر جا که تویی مقابل من

گفتم که مگر نهان بماند
آنچ از غم توست بر دل من

بعد از تو هزار نوبت افسوس
بر دور حیات باطل من

هر جا که حکایتی و جمعی
هنگامه توست و محفل من

گر تیغ زند به دست سیمین
تا خون چکد از مفاصل من

کس را به قصاص من مگیرید
کز من بحل است قاتل من
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۴۶۹
گوهر بعدی:غزل ۴۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.