هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دل‌بستگی به معشوق سخن می‌گوید. معشوق در دل شاعر جای دارد، اما از دیدگان غایب است. شاعر از جمال و زیبایی معشوق و تأثیر آن بر خود و دیگران می‌گوید. همچنین، از رنج‌ها و شکست‌های عشق و التیام‌بخشی معشوق به دل شکسته‌ی خود سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'خون خواص خورده‌ای' و 'دل بشکستیم' ممکن است نیاز به تفسیر و درک بیشتری داشته باشند که برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است.

غزل ۴۹۰

ای که ز دیده غایبی در دل ما نشسته‌ای
حسن تو جلوه می‌کند وین همه پرده بسته‌ای

خاطر عام برده‌ای خون خواص خورده‌ای
ما همه صید کرده‌ای خود ز کمند جسته‌ای

از دگری چه حاصلم تا ز تو مهر بگسلم
هم تو که خسته‌ای دلم مرهم ریش خسته‌ای

گر به جراحت و الم دل بشکستیم چه غم
می‌شنوم که دم به دم پیش دل شکسته‌ای
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۴۸۹
گوهر بعدی:غزل ۴۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.