هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از شکستن عهد و دوستی توسط شخصی دیگر ابراز ناراحتی می‌کند. شاعر اشاره می‌کند که این شخص نه تنها عهدشکنی کرده، بلکه اعمال بد خود را نیک پنداشته است. شاعر همچنین بیان می‌کند که این شخص دشمنان را دوست پنداشته و باعث رنجش او شده است. با این حال، شاعر اعلام می‌کند که قصد جنگ ندارد و هر چه باشد، به سرنوشت خود تسلیم است. در پایان، شاعر اشاره می‌کند که از دنیا و آخرت روی گردانده و تنها به فکر نقش‌هایی است که این شخص در ذهنش ایجاد کرده است.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و اخلاقی مانند خیانت، عهدشکنی و تسلیم است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم فلسفی در شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد.

غزل ۵۲۸

یاد می‌داری که با من جنگ در سر داشتی
رای رای توست خواهی جنگ خواهی آشتی

نیک بد کردی شکستن عهد یار مهربان
این بتر کردی که بد کردی و نیک انگاشتی

دوستان دشمن گرفتن هرگزت عادت نبود
جز در این نوبت که دشمن دوست می‌پنداشتی

خاطرم نگذاشت یک ساعت که بدمهری کنم
گر چه دانستم که پاک از خاطرم بگذاشتی

همچنانت ناخن رنگین گواهی می‌دهد
بر سرانگشتان که در خون عزیزان داشتی

تا تو برگشتی نیامد هیچ خلق اندر نظر
کز خیالت شحنه‌ای بر ناظرم بگماشتی

هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست
سر نهادن به در آن موضع که تیغ افراشتی

هر دم از شاخ زبانم میوه‌ای تر می‌رسد
بوستان‌ها رست از آن تخمم که در دل کاشتی

سعدی از عقبی و دنیا روی در دیوار کرد
تا تو در دیوار فکرش نقش خود بنگاشتی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۵۲۷
گوهر بعدی:غزل ۵۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.