هوش مصنوعی: این متن شعری از سعدی است که در آن شاعر از عشق و معنویت سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که عشق و معنویت برتر از زهد و ریاکاری است و تنها با عشق می‌توان به حقیقت رسید. شاعر همچنین از حسادت و نادانی دیگران انتقاد می‌کند و بر اهمیت عشق و خدمت به دیگران تأکید می‌نماید.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم انتقادی و اجتماعی موجود در متن نیاز به تجربه و درک بیشتری از زندگی و جامعه دارد.

غزل ۵۳۲

چون خراباتی نباشد زاهدی
کش به شب از در درآید شاهدی

محتسب گو تا ببیند روی دوست
همچو محرابی و من چون عابدی

چون من آب زندگانی یافتم
غم نباشد گر بمیرد حاسدی

آنچه ما را در دل است از سوز عشق
می‌نشاید گفت با هر باردی

دوستان گیرند و دلداران ولیک
مهربان نشناسد الا واحدی

از تو روحانی‌ترم در پیش دل
نگذرد شب‌های خلوت واردی

خانه‌ای در کوی درویشان بگیر
تا نماند در محلت زاهدی

گر دلی داری و دلبندیت نیست
پس چه فرق از ناطقی تا جامدی

گر به خدمت قائمی خواهی منم
ور نمی‌خواهی به حسرت قاعدی

سعدیا گر روزگارت می‌کشد
گو بکش بر دست سیمین ساعدی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۵۳۱
گوهر بعدی:غزل ۵۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.