هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلدادگی به معشوقی زیبا و جفاکار سخن می‌گوید. او از جمال و هنرهای معشوق و تأثیر عمیق عشق بر دلش می‌سراید. شاعر به رغم دوری از معشوق، به دیدار او راضی است و از هر چیز جز دوست گریزان است. او اشتیاق خود را به معشوق با ناله‌های بلبل در گلزار مقایسه می‌کند و بیان می‌کند که توصیف عشق او بی‌فایده است، چرا که زبان از بیان آن عاجز است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل ۵۶۴

مرا دلیست گرفتار عشق دلداری
سمن بری صنمی گلرخی جفاکاری

ستمگری شغبی فتنه‌ای دل آشوبی
هنروری عجبی طرفه‌ای جگرخواری

بنفشه زلفی نسرین بری سمن بویی
که ماه را بر حسنش نماند بازاری

همای فری طاووس حسن و طوطی نطق
به گاه جلوه گری چون تذرو رفتاری

دلم به غمزه جادو ربود و دوری کرد
کنون بماندم بی او چو نقش دیواری

ز وصل او چو کناری طمع نمی‌دارم
کناره کردم و راضی شدم به دیداری

ز هر چه هست گزیر است و ناگزیر از دوست
چه چاره سازد در دام دل گرفتاری

در اشتیاق جمالش چنان همی‌نالم
چو بلبلی که بماند میان گلزاری

حدیث سعدی در عشق او چو بیهده ا‌ست
نزد دمی چو ندارد زبان گفتاری
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۵۶۳
گوهر بعدی:غزل ۵۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.