هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر به ستایش معشوق و جمال او می‌پردازد. شاعر از زیبایی‌های ظاهری و اخلاقی معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که عشق به او گناه نیست، بلکه گناه از آنِ معشوق است که چنین جمالی دارد. شاعر همچنین از عشق خود و تلاش‌هایش برای یافتن دل گم‌شده‌اش سخن می‌گوید و در نهایت به معشوق توصیه می‌کند که به باغ نرود، چرا که خودش در خانه باغی از زیبایی دارد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد. بنابراین، این متن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است.

غزل ۵۶۹

حدیث یا شکر است آن که در دهان داری
دوم به لطف نگویم که در جهان داری

گناه عاشق بیچاره نیست در پی تو
گناه توست که رخسار دلستان داری

جمال عارض خورشید و حسن قامت سرو
تو را رسد که چو دعوی کنی بیان داری

ندانم ای کمر این سلطنت چه لایق توست
که با چنین صنمی دست در میان داری

بسیست تا دل گم کرده باز می‌جستم
در ابروان تو بشناختم که آن داری

تو را که زلف و بناگوش و خد و قد اینست
مرو به باغ که در خانه بوستان داری

بدین صفت که تویی دل چه جای خدمت توست
فراتر آی که ره در میان جان داری

گر این روش که تو طاووس می‌کنی رفتار
نه برج من که همه عالم آشیان داری

قدم ز خانه چو بیرون نهی به عزت نه
که خون دیده سعدی بر آستان داری
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۵۶۸
گوهر بعدی:غزل ۵۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.