هوش مصنوعی: این شعر از سعدی بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است که از بی‌توجهی و دوری او رنج می‌برد. شاعر از نادیده گرفته شدن توسط معشوق شکایت می‌کند و از عشق یک‌طرفه و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او همچنین به صبر و دعا برای بهبود رابطه اشاره می‌کند و امیدوار است که معشوق با لطف و مهربانی به او بازگردد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق یک‌طرفه و شکایت از بی‌توجهی معشوق نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل ۵۷۸

تو خود به صحبت امثال ما نپردازی
نظر به حال پریشان ما نیندازی

وصال ما و شما دیر متفق گردد
که من اسیر نیازم تو صاحب نازی

کجا به صید ملخ همتت فرو آید
بدین صفت که تو باز بلندپروازی

به راستی که نه همبازی تو بودم من
تو شوخ دیده مگس بین که می‌کند بازی

ز دست ترک ختایی کسی جفا چندان
نمی‌برد که من از دست ترک شیرازی

و گر هلاک منت درخور است باکی نیست
قتیل عشق شهید است و قاتلش غازی

کدام سنگدل است آن که عیب ما گوید
گر آفتاب ببینی چو موم بگدازی

میسرت نشود سر عشق پوشیدن
که عاقبت بکند رنگ روی غمازی

چه جرم رفت که با ما سخن نمی‌گویی
چه دشمنیست که با دوستان نمی‌سازی

من از فراق تو بیچاره سیل می‌رانم
مثال ابر بهار و تو خیل می‌تازی

هنوز با همه بدعهدیت دعاگویم
که گر به قهر برانی به لطف بنوازی

تو همچو صاحب دیوان مکن که سعدی را
به یک ره از نظر خویشتن بیندازی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۵۷۷
گوهر بعدی:غزل ۵۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.