هوش مصنوعی: این متن شعری از سعدی است که به موضوعات عشق، عرفان، و فلسفه زندگی می‌پردازد. شاعر در این شعر از مفاهیمی مانند عشق الهی، بی‌ثباتی دنیا، و ارزش خدمت به دیگران سخن می‌گوید. همچنین، او به زیبایی و لطف بی‌نظیر معشوق اشاره می‌کند و از عشق به عنوان عاملی برای پختگی و رشد روحی یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل ۶۰۰

صاحب نظر نباشد در بند نیک نامی
خاصان خبر ندارند از گفت و گوی عامی

ای نقطه سیاهی بالای خط سبزش
خوش دانه‌ای ولیکن بس بر کنار دامی

حور از بهشت بیرون ناید تو از کجایی
مه بر زمین نباشد تو ماه رخ کدامی

دیگر کسش نبیند در بوستان خرامان
گر سرو بوستانت بیند که می‌خرامی

بدر تمام روزی در آفتاب رویت
گر بنگرد بیارد اقرار ناتمامی

طوطی شکر شکستن دیگر روا ندارد
گر پسته‌ات ببیند وقتی که در کلامی

در حسن بی‌نظیری در لطف بی نهایت
در مهر بی ثباتی در عهد بی دوامی

لایقتر از امیری در خدمتت اسیری
خوشتر ز پادشاهی در حضرتت غلامی

ترک عمل بگفتم ایمن شدم ز عزلت
بی چیز را نباشد اندیشه از حرامی

فردا به داغ دوزخ ناپخته‌ای بسوزد
کامروز آتش عشق از وی نبرد خامی

هر لحظه سر به جایی بر می‌کند خیالم
تا خود چه بر من آید زین منقطع لگامی

سعدی چو ترک هستی گفتی ز خلق رستی
از سنگ غم نباشد بعد از شکسته جامی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۵۹۹
گوهر بعدی:غزل ۶۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.