هوش مصنوعی: این شعر سعدی بیانگر عشق و دلدادگی است که در آن شاعر از معشوق خود می‌خواهد که حتی اگر با او دشمنی کند، باز هم از همه دوستان بهتر است. شاعر از جور و ستم معشوق شکایت می‌کند اما همچنان به او وفادار است و امیدوار است که معشوق به درد او توجه کند. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره می‌کند که همه سخنان و لاف‌های ما بی‌محتواست اگر از دل نیاید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌تر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل ۶۳۴

ای که به حسن قامتت سرو ندیده‌ام سهی
گر همه دشمنی کنی از همه دوستان بهی

جور بکن که حاکمان جور کنند بر رهی
شیر که پایبند شد تن بدهد به روبهی

از نظرت کجا رود ور برود تو همرهی
رفت و رها نمی‌کنی آمد و ره نمی‌دهی

شاید اگر نظر کنی ای که ز دردم آگهی
ور نکنی اثر کند دود دل سحرگهی

سعدی و عمرو زید را هیچ محل نمی‌نهی
وین همه لاف می‌زنیم از دهل میان تهی
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۶۳۳
گوهر بعدی:غزل ۶۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.