۱۵۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۹

ای دل بسینه میطپی این اضطراب چیست
جانت بلب رسیده دگر این شتاب چیست

چون جام می بکف بود و لعل او لب
جان شادکام شد بدل این اضطراب چیست

عاشق بدوست دیده حق بین چو برگشود
غیری بجا نماند دگر اجتناب چیست

منعم زقدر نعمت اگر بیخبر بود
ماهی چو اوفتد بزمین داند آب چیست

جان را حجاب چهره جانان چه میکنی
بردار پرده را زمیان این حجاب چیست

گر سرخوشند مدعیان ساقی از شراب
من مستم آنچنان که ندانم شراب چیست

ای چشم فتنه خیز کز افسون ساحری
مردم بدور تو نشناسند خواب چیست

خیز و بیا بطوف خرابات زاهدا
تا گویمت که حاصل دیر خواب چیست

مطرب بزن نای حسینی به پرده راست
تا بشنوی که فتوی و چنگ و رباب چیست

با حب مرتضی روی آشفته چون بحشر
دانی در آن مصاف گناه و صواب چیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.