عبارات مورد جستجو در ۲۳۹۴ گوهر پیدا شد:
میرزا قلی میلی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۱
شاها منم آنکه کار خود ساخته‌ام
خود رخش ستم بر سر خود تاخته‌ام
رخ تافته‌ام ز راستی چون فرزین
وز کجبازی دو اسب درباخته‌ام
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۵
از اسم بی مسما، خیزد همیشه خواری
پا می نهند بر سر، دایم گل زمین را
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۰
کند چون دیده ما حفظ اشک خود، مکن عیبش
جهان ویران شود گر واگذارد آب را دریا
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۱
شوق به روی تیغ دویدن به پای خود
آرد به صیدگاه تو رنگ پریده را
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۰۵
آن مرغ بینواییم، کز آشیانه ما
صد کوچه باغ راه است، تا آب و دانه ما
ما شعله ایم، لیکن پیش کسان ز تمکین
ساکن چو آتش می، باشد زبانه ما
با آنکه هر فسانه، خواب آورد به دیده
از دیده می برد خواب، دایم فسانه ما
ابنای جنس ما را، چون مهره های شطرنج
از بهر جنگ آرد، دوران به خانه ما
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۲۴
هرگز ندیده سایه جانانه آفتاب
با آنکه محرم است به هر خانه آفتاب
در آرزوی صبح بناگوش ماه من
خواهد ز چرخ، طالع دردانه آفتاب
آن ماه اگر قرار به همخانگی دهد
هرگز برون نمی رود از خانه آفتاب
ای خرمن جمال ترا دانه آفتاب
تو می فروش حسنی و پیمانه آفتاب
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۶۴
آخر شدن حسن بتان، اول داغ است
پیدا شدن شام، دم صبح چراغ است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۹۲
لکه ابری که فیضی داشت، دود شمع بود
کز شرر، باران رحمت بر تن پروانه ریخت
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۴۵
جز تیغ او که برسرم آمد، ز پا گذشت
هرگز به جوی راست نرفته ست آب کج
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۷۴
گفتی که نعش ما را، کس پیش و پس نباشد
روزی که ما نباشیم، گو هیچ کس نباشد
ما خانه زاد دامیم، باید ز بعد مردن
تابوت ما اسیران، غیر از قفس نباشد
از یمن شانه کم شد، آشوب چین زلفت
بازار فتنه گرم است، هر جا عسس نباشد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۲۳
از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طلب
صد خنده بر گل می زند، خاری که در پا بشکفد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۳۴
آنچه من می کشم از طالع رم کرده خویش
کی ز آهوی گریزان شده، صیاد کشد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۵۶
پروانه ما گرچه رسد زود به آتش
خواهد که رسد پیشتر از دود به آتش
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۸۴
هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا
بی صوت ازان بود جرس کاروان گل
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۸۷
ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل
می دهد بوی نزاکت بدنت چون تن گل
دل چه داند که خیال تو کی آمد، کی رفت
باغ را نیست خبر ز آمدن و رفتن گل
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۰۶
می نماید خویش را عریان به رندان عاقبت
دختر رز را شود هر چند مینا پیرهن
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۳۸
گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو
سایه ات را می نشاند باغبان در جای سرو
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۶۱
طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدید
چون حبابش کاسه گر، در اصل وارون ساخته
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۶۶
از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود
صحرا عبث به پیشش، دامان خود گشاده
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۸۷
پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی
به دست حادثه چون کاسه گدا خالی