عبارات مورد جستجو در ۳۶۰۹۶ گوهر پیدا شد:
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۰۱
مشک براطراف مه آورده‌ای
توبه به زیر گنه آورده‌ای
بر رخ تو که آفت جان منست
از شب یلدا سپه آورده‌ای
رسم تو آزردن خسرو شده
باز چه رسم تبه آورده‌ای؟
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۰۲
سر در خمار شب به کنار که بوده‌ای ؟
لبها فگار همدم و یار که بوده‌ای ؟
سنبل به تاب رفته و نرگس به خواب ناز
شب تا به روز باده گسار که بوده‌ای ؟
شمع مراد من نشدی یک شبی تمام
ماه تمام در شب تار که بوده‌ای ؟
با چشم آهو! نه که شیران کندشکار
ای آهوی رمیده شکار که بوده‌ای ؟
سروت هنوز هست در آغوش خواستن
ای سرو نیم رسته به پای که بوده‌ای ؟
کارت چنین که پردهٔ دلها دریدن است
امشب به پرده محرم کار که بوده‌ای ؟
ما را ز اشک صد جگر پاره در کنار
تو پارهٔ جگر به کنار که بوده‌ای ؟
بر ریش خسروت نمکی هم دریغ بود
مرهم رسان جان فگار که بوده‌ای
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۰۵
بیکار دلی باشد کو را نبود دردی
کاهل فرسی باشد کزوی نجهد گردی
دردی که بود از عشق جانم به فدای آن
خود جان نبود شیرین بی ذوق چنان دردی
شبها منم و شمعی هم سوخته و هم مست
گه مرده و گه زنده آهی و دمی سردی
شد وقت گل و روزی فریاد که ننشینی
یک دم چو گل سرخی در پیش گل زردی
زانگه که غمت در دل چون حرص بخیلان شد
دارم همه شب چشمی چون دست جوان‌مردی
گفتم که غمت آخر تا چند خورد خسرو
خندید که عاشق را به زین نبود خوردی
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۰۷
ای چهرهٔ زیبای تو رشک بتان آذری
هر چند وصفت می‌کنم در حسن از آن زیباتری
هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر
حوری ندانم ای پسر فرزند آدم یا پری؟
آفاق را گردیده‌ام مهر بتان ورزیده‌ام
بسیار خوبان دیده‌ام اما تو چیز دیگری
ای راحت و آرام جان با روی چون سرو روان
زینسان مرو دامنکشان کارام جانم می‌بری
عزم تماشا کرده‌ای آهنگ صحرا کرده‌ای
جان ودل ما برده‌ای اینست رسم دلبری
عالم همه یغمای تو خلقی همه شیدای تو
آن نرگس رعنای تو آورده کیش کافری
خسرو غریبست و گدا افتاده در شهر شما
باشد که از بهر خدا سوی غریبان بنگری
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۱۶
بهر گشاد عالمی بگشا ز زلف خود خمی
در پیچ پیچ زلف تو پوشیده شد چون عالمی
با خویش گویم راز تو می گویم و دم در کشم
اشک آیدم کاندر غمت انبار گردد محرمی
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۱۷
روبگردان ای صبا بر من ببخشای و بیا
کز تو بوی آن نگار آشنا آید همی
بوی گل گه گه که می آید زمن جان می‌رود
زانکه من می‌دانم و من کز کجا آید همی
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۱۹
تو می روی و به نظارهٔ تو چشم جهانی
بگو که آگهی از عاشقان دلشده یا نی
غلام پنجهٔ مرغول هندوانهٔ اویم
که هست هر خم مویی از و شکنجهٔ جانی
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۲۲
در غم لبهای من گویی بمیر
مرگ را بر بنده شیرین می کنی
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۲۴
بستان دعای سوخته‌ای و ز لبش مرا
آلودهٔ کرشمهٔ دشنام او بگوی
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۶۲۵
ای باد که از کوی وفا می‌آیی
آلوده به بوی آشنا می‌آیی
زانگونه که نغز و جان فزا می‌آیی
من میدانم که از کجا می‌آیی
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۲
ای زان چون چراغ پیشانی
ای زان زلفک شکست و مکست
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۳۳
معذورم دارند، که اندوه و غیشت
و اندوه و غیش من ازان جعد و غیشت
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۴۱
به تو بازگردد غم عاشقی
نگارا، مکن این همه زشتیاد
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۶۷
به حق آن خم زلف ، بسان منقار باز
به حق آن روی خوب، کز گرفتی براز
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۷۰
چون سپرم نه میان بزم به نوروز
در مه بهمن بتاز و جان عدو سوز
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۷۳
بت، اگرچه لطیف دارد نقش
نزد رخسارهٔ تو هست خراش
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۸۴
با دو سه بوسه رها کن این دل از درد خناک
تا به من احسانت باشد، احسن الله جزاک
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۸۷
یک به یک از در درآمد آن نگار
آن غراشیده ز من، رفته به جنگ
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۹۹
هنوز با منی و از نهیب رفتن تو
به روز وقت شمارم، به شب ستاره شمارم
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۰۱
داری مرا بدان که فراز آیم
زیر دو زلفکانت به نخچیزم