عبارات مورد جستجو در ۵۹۵۱۸ گوهر پیدا شد:
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۴۹
ساقی اگرم می ندهی می‌میرم
ور ساغر می ز کف نهی می‌میرم
پیمانهٔ هر که پر شود می‌میرد
پیمانهٔ من چو شد تهی می‌میرم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۵۰
نه از سر کار با خلل می‌ترسم
نه نیز ز تقصیر عمل می‌ترسم
ترسم ز گناه نیست آمرزش هست
از سابقهٔ روز ازل می‌ترسم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۵۱
تا ظن نبری کز آن جهان می‌ترسم
وز مردن و از کندن جان می‌ترسم
چون مرگ حقست من چرا ترسم ازو
من خویش پرستم و از آن می‌ترسم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۵۲
مشهود و خفی چو گنج دقیانوسم
پیدا و نهان چو شمع در فانوسم
القصه درین چمن چو بید مجنون
می‌بالم و در ترقی معکوسم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۶۴
با درد تو اندیشهٔ درمان نکنم
با زلف تو آرزوی ایمان نکنم
جانا تو اگر جان طلبی خوش باشد
اندیشهٔ جان برای جانان نکنم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۷۱
هیهات که باز بوی می می‌شنوم
آوازهٔ های و هوی و هی می‌شنوم
از گوش دلم سر الهی هر دم
حق میگوید ولی ز نی می‌شنوم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۷۳
ای دوست طواف خانه‌ات می‌خواهم
بوسیدن آستانه‌ات می‌خواهم
بی‌منت خلق توشه ی این ره را
می‌خواهم و از خزانه‌ات می‌خواهم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۷۷
دارم ز خدا خواهش جنات نعیم
زاهد به ثواب و من به امید عظیم
من دست تهی میروم او تحفه به دست
تا زین دو کدام خوش کند طبع کریم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۷۹
ما بین دو عین یار از نون تا میم
بینی الفی کشیده بر صفحهٔ سیم
نی نی غلطم که از کمال اعجاز
انگشت نبیست کرده مه را بدو نیم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۸۳
افسوس که ما عاقبت اندیش نه‌ایم
داریم لباس فقر و درویش نه‌ایم
این کبر و منی جمله از آنست که ما
قانع به نصیب و قسمت خویش نه‌ایم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۸۶
ما طی بساط ملک هستی کردیم
بی نقض خودی خداپرستی کردیم
بر ما می وصل نیک می‌پیوندد
تف بر رخ می که زود مستی کردیم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۸۸
ما با می و مستی سر تقوی داریم
دنیی طلبیم و میل عقبی داریم
کی دنیی و دین هر دو بهم آید راست
اینست که ما نه دین نه دنیی داریم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۹۲
یک جو غم ایام نداریم خوشیم
گر چاشت بود شام نداریم خوشیم
چون پخته به ما میرسد از مطبخ غیب
از کس طمع خام نداریم خوشیم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۹۶
در حضرت پادشاه دوران ماییم
در دایرهٔ وجود سلطان ماییم
منظور خلایقست این سینهٔ ما
پس جام جهان نمای خلقان ماییم
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۹۷
افتاده منم به گوشهٔ بیت حزن
غمهای جهان مونس غمخانهٔ من
یا رب تو به فضل خویش دندانم را
بخشای به روح حضرت ویس قرن
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۹۸
ای دوست ترا به جملگی گشتم من
حقا که درین سخن نه زرقست و نه فن
گر تو زوجود خود برون جستی پاک
شاید صنما به جای تو هستم من
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۰۴
رفتم به طبیب و گفتم از درد نهان
گفتا: از غیر دوست بر بند زبان
گفتم که: غذا؟ گفت: همین خون جگر
گفتم: پرهیز؟ گفت: از هر دو جهان
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۰۶
فریاد و فغان که باز در کوی مغان
می‌خواره ز می نه نام یابد نه نشان
زانگونه نهان گشت که بر خلق جهان
گشتست نهان گشتن او نیز نهان
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۰۷
هستی به صفاتی که درو بود نهان
دارد سریان در همه اعیان جهان
هر وصف ز عینی که بود قابل آن
بر قدر قبول عین گشتست عیان
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۱۰
یا رب زدو کون بی‌نیازم گردان
وز افسر فقر سرفرازم گردان
در راه طلب محرم رازم گردان
زان ره که نه سوی تست بازم گردان