عبارات مورد جستجو در ۹۷۰۶ گوهر پیدا شد:
میرزا قلی میلی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۳
ناکامی من همه ز خودکامی توست
این سوختنم تمام از خامی توست
مگذار که از عشق تو رسوا گردم
رسوایی من موجب بدنامی توست
میرزا قلی میلی مشهدی : متفرقات
شمارهٔ ۸
به مجلس تا نگردد شرمسار از عهد خود با من
ز بیرون بازگردم چون بد من در میان باشد
مرا از هیبت روز قیامت چند ترسانی؟
چو یار از یار دور افتد، قیامت آن زمان باشد
میرزا قلی میلی مشهدی : متفرقات
شمارهٔ ۱۰
ز خلف وعده نه‌ای منفعل، چو می‌دانی
کسی ز وعده خلافی در انتظار نبود
میرزا قلی میلی مشهدی : متفرقات
شمارهٔ ۳۰
مردم ز درد، چند ز بهر فریب خویش
نام جفا و جور تو مهر و وفا کنم؟
میرزا قلی میلی مشهدی : متفرقات
شمارهٔ ۴۵
برخاست یار و طعنهٔ اغیار تازه شد
میلی دگرچه فایده دارد نشست تو؟
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۵
زین دودمان ندیدیم خونگرمی شراری
باید در آتش افکند چون لاله دودمان را
از بس که آشیان بود بر عندلیب ما تنگ
بر روی یکدگر چید چون برگ گل، فغان را!
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۹
مرد خدا نمی شود، گرچه زن از کنار خود
بر در مسجد افکند، طفل حرام زاده را
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۸۱
ناصح از پند تو بیزارم، چه می گویی مرا
می کند حرف تو آزارم، چه می گویی مرا
گفتی از دست محبت می شود حالت خراب
من خراب از دست این کارم، چه می گویی مرا
می کنی عیبم که پیشت سبحه و سجاده نیست
از پی ناقوس و زنارم، چه می گویی مرا
چند گویی هر نفس بر گرد خال او مگرد
تا بود آن نقطه، پرگارم، چه می گویی مرا
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۹۴
منت آب خضر نیست جوی بر سر ما
طالع خشک لبی مانده به اسکندر ما
ما زسیم و زر خود، بزم نکردیم چو شمع
دیگران بزم فروزند ز سیم و زر ما
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۹۷
گوش ارباب کرم در عهد ما می گشت کر
گر صدا می بود حرف بر زمین افتاده را
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۰۰
برگ عیش ناتوانان نیست غیر از دستگیر
بهتر از گلدسته باشد در کف پیران عصا
از فلک روزی چه سان خواهم، که در مشرق زمین
بهر یک نان می زند از صبح چون کوران عصا
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۰۵
آن مرغ بینواییم، کز آشیانه ما
صد کوچه باغ راه است، تا آب و دانه ما
ما شعله ایم، لیکن پیش کسان ز تمکین
ساکن چو آتش می، باشد زبانه ما
با آنکه هر فسانه، خواب آورد به دیده
از دیده می برد خواب، دایم فسانه ما
ابنای جنس ما را، چون مهره های شطرنج
از بهر جنگ آرد، دوران به خانه ما
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۴۱
مرگ، مفلس را ز عمر جاودانی بهتراست
مردن بی خانمان، از زندگانی بهتر است
بینوایان را شب تاریک در محنت سرا
بر زمین شمع از چراغ آسمانی بهتر است
دل چه سان از دختر رز می توان برداشتن
کان صنم در وقت پیری از جوانی بهتر است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۵۰
ساقی دوران عبث چیده ست نه مینا قطار
گر قدح این است، در صد بزم یک مینا بس است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۵۴
مفلس کوچه عشقیم، کریم اینجا کیست
جای رحم است، ببینید رحیم اینجا کیست
اشک هرچند به خاک سر کویش غلتید
کس نپرسید که این طفل یتیم اینجا کیست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۶۱
ای گل، همه تن لب شده در وصف بهاری
یک بار نگفتی که درین باغ خزان هست
مانده هوس نان به دل آدم آبی
جایی که غم آب نباشد، غم نان هست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۶۶
به مردم قرض دادن بینوایی ست
ز مردم حق طلب کردن گدایی ست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۷۰
بی زلف سیه، دلبری از خال نیاید
اسباب جگرداری دزدان، شب تار است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۷۴
دنیا و آخرت چو ترازو فتاده است
یک سو اگر کم است، دگر سو زیاده است
در مجلسی که دست به هم داد رقص جام
خون حیا به گردن مینای باده است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۹۴
مجموعه تپش، دل محنت سرشت ماست
دیباچه کتاب الم سرنوشت ماست
آتش چگونه از سر ما واشود به آب
چون لاله، داغ سوختگی در سرشت ماست
ما دلخوشیم از آنکه به ما گرم برخورد
دوزخ اگر فسرده نگردد، بهشت ماست
ما تخمکار دشت ریاییم همچو زهد
تسبیح سبز، دانه چندی ز کشت ماست