عبارات مورد جستجو در ۱۱۰۲ گوهر پیدا شد:
میرزا قلی میلی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۲۷۱
به من که مست خرابم شراب ناب مده
ببین خرابی حال من و شراب مده
تمام عمر، دلم رخت زیرکی اندوخت
ز سیل باده تو این خانه را به آب مده
به بزم، خون دل از دیده صراحی می
مریز و گریه به یاد من خراب مده
به می مبر ز دلم اعتدال و تا عمری
مرا ز کلفت شرمندگی عذاب مده
به مستی ار سخن بیخودانهای گویم
مرنج از من و جرم مرا جواب مده
دلم که چون جگر میلی از تو میسوزد
حلال توست، کسی را ازین کباب مده
ببین خرابی حال من و شراب مده
تمام عمر، دلم رخت زیرکی اندوخت
ز سیل باده تو این خانه را به آب مده
به بزم، خون دل از دیده صراحی می
مریز و گریه به یاد من خراب مده
به می مبر ز دلم اعتدال و تا عمری
مرا ز کلفت شرمندگی عذاب مده
به مستی ار سخن بیخودانهای گویم
مرنج از من و جرم مرا جواب مده
دلم که چون جگر میلی از تو میسوزد
حلال توست، کسی را ازین کباب مده
میرزا قلی میلی مشهدی : متفرقات
شمارهٔ ۲۷
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۳
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۷۵
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۳۹
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۴۰
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۱۶
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۳۱
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۷۲
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۸۴
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۹۳
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۲۱
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۲۲
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۱۵
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۲۵
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۵۲
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۶۲
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۹۹
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۰۰
چون باده می کند مست، ما را هوای باران
دریای نشاه خیزد، از قطره های باران
مینا با پای ساغر، چون سر نهد به سجده
چیز دگر نخواند، غیر از دعای باران
پیداست عکس خوبی، از چار سوی عالم
آیینه خانه ای شد دهر از صفای باران
روزی که نیست چشمم، از جوش گریه پر آب
در کارخانه ابر،خالی ست جای باران
دارند برسر دست، جانهای تلخ و شیرین
باران برای ساغر، ساغر برای باران
پس ماندن از رفیقان، ننگ است بر سبکرو
بیجا نمی خروشد، سیل از قفای باران
طغرا مباش غافل، زین ابر خرقه آبی
پیری ست سبحه در کف، از قطره های باران
دریای نشاه خیزد، از قطره های باران
مینا با پای ساغر، چون سر نهد به سجده
چیز دگر نخواند، غیر از دعای باران
پیداست عکس خوبی، از چار سوی عالم
آیینه خانه ای شد دهر از صفای باران
روزی که نیست چشمم، از جوش گریه پر آب
در کارخانه ابر،خالی ست جای باران
دارند برسر دست، جانهای تلخ و شیرین
باران برای ساغر، ساغر برای باران
پس ماندن از رفیقان، ننگ است بر سبکرو
بیجا نمی خروشد، سیل از قفای باران
طغرا مباش غافل، زین ابر خرقه آبی
پیری ست سبحه در کف، از قطره های باران
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۹۴