اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
بیا بر خویش پیچیدن بیاموز
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
کبوتر بچه خود را چه خوش گفت
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
فتادی از مقام کبریائی
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
خوشا روزی که خود را باز گیری
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
تو هم مثل من از خود در حجابی
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
چه خوش گفت اشتری با کره خویش
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
دو گیتی را بخود باید کشیدن
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
نپنداری که مرد امتحان مرد
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
جوانمردی که دل با خویشتن بست
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
برون کن کینه را از سینهٔ خویش
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
فساد عصر حاضر شکار است
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
به هر کو رهزنان چشم و گوش اند
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
چه زهرابی که در پیمانه اوست
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
بشر تا از مقام خود فتاد است
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
مشو نخچیر ابلیسان این عصر
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
حریف ضرب او مرد تمام است
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
ز فهم دون نهادان گرچه دور است
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
ندانی تا نباشی محرم مرد
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
خرد بیگانهء ذوق یقین است
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
اگر دانا دل و صافی ضمیر است