تو هم بنویس! مجموعه خودت رو بساز! افزودن مجموعه جدید
هیچ مُرده ای نبود که مرا بیازارد. چه با کلام، چه با کردار. هیچ مُرده ای کلاه از سرم برنداشت و کلاهی نگذاشت بر سرم به غایت گشاد. هیچ مُرده ای به من دروغ نگفت. چه دونه دونه چه جُفت جُفت. هیچ مُرده ای نبود که پشتش خنجری داشته باشد نهان و یا نیشتری در زبان. هیچ مُرده ای حقی را نخورد چه کلان چه خُرد. ما زنده ها آنقدر به هم آزار می رسانیم که بیزار شدیم از هم؛ و بیزار شدند از من … پس در پیش گرفتم مسلکی چنین … «س.م.ط.بالا» “حسین پناهی” که رفته است، گفته است: «چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان نه به دستی ظرفی را چرک می كنند نه به حرفی دلی را آلوده تنها به شمعی قانعند و اندكی سكوت … »
این نوشته را بشنوید

این نوشته را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط نوشته با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.