هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد هجران و فراق سخن می‌گوید. شاعر از دوری معشوق و رنج‌های ناشی از آن می‌نالد، اما در عین حال به امید و تسلی بخشی‌های الهی و عرفانی نیز اشاره می‌کند. او از صبر و انتظار برای رسیدن به وصال و آرامش پس از رنج‌ها سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۴

از خاک ری در گوش جان آواز اقدس میرسد
بانک انااللهی از آن ارض مقدس میرسد

گر چه نیارد یاد من آن لعبت آزاد من
از دوریش فریاد من بر چرخ اطلس میرسد

تا رفتم از آن گلستان کردم وداع دلستان
زخمم بدل نیشم بجان از خار و از خس میرسد

در محبس هجرش منم کز اشک تر شد دامنم
از قسمت جان و تنم زندان و محبس میرسد

پیک صبا در حضرتش بوسد زمین طاعتش
بر شاخ سرو قامتش کی دست هر کس میرسد

ایدل مشو تلخ و ترش کز زانکه بنشینی خمش
بس میوه شیرین خوش ز آن نخل نورس میرسد

مرهم ز بعد ریش شد نوش از پی هر نیش شد
چون درد و غم از پیش شد آسایش از پس میرسد

در این سپهر چنبری او زهره شد من مشتری
چون پروز من و آن پری بر آل افطس میرسد

بس کن امیری ماجرا با وی مکن چون و چرا
کالهام یزدانی ترا بر کلک اخرس میرسد
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳ - موشح بنام بدرالدوله سلطان بیگم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.