هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از سنایی، شاعر فارسی زبان، بیانگر عشق و ستایش معشوق است. شاعر در این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره میکند و از تأثیر عمیق عشق بر خود میگوید. او از زیبایی بیحد و حصر معشوق و تأثیرات عاطفی که این عشق بر او گذاشته است، سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی داشته باشد تا به طور کامل درک شود.
غزل شمارهٔ ۴۶
ای جان جهان کبر تو هر روز فزونست
لیکن چه توان کرد که وقت تو کنونست
نشگفت اگر کبر تو هرگز نشود کم
چون خوبی دیدار تو هر روز فزونست
عالم ز جمال تو پرآوازه شد امروز
زیرا که جمال تو ز اندازه برونست
در زلف تو تاب و گره و بند و شکنجست
در چشم تو مکر و حیل و زرق و فسونست
تا من رخ چون چشمهٔ خورشید تو دیدم
چشمم ز غم عشق تو چون چشمهٔ خونست
ای رفته ز نزدیک سنایی خبرت هست
کز عشق تو حال من دل سوخته چونست
از مهر تو چون نقطهٔ خونست دلم زانک
بر ماه ترا دایرهٔ غالیه گونست
لیکن چه توان کرد که وقت تو کنونست
نشگفت اگر کبر تو هرگز نشود کم
چون خوبی دیدار تو هر روز فزونست
عالم ز جمال تو پرآوازه شد امروز
زیرا که جمال تو ز اندازه برونست
در زلف تو تاب و گره و بند و شکنجست
در چشم تو مکر و حیل و زرق و فسونست
تا من رخ چون چشمهٔ خورشید تو دیدم
چشمم ز غم عشق تو چون چشمهٔ خونست
ای رفته ز نزدیک سنایی خبرت هست
کز عشق تو حال من دل سوخته چونست
از مهر تو چون نقطهٔ خونست دلم زانک
بر ماه ترا دایرهٔ غالیه گونست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.