هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از عشق سوزان، غم‌های بی‌پایان، و جذبه‌های یار سخن می‌گوید و از درد فراق و اشک‌های بی‌امان شکوه می‌کند. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، عواطف خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات دارای استعاره‌های سنگین و مفاهیم عرفانی هستند که برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۲۵

اگر بهم زنم از گریه چشم پر نم را
به سیل اشک دهم دودمان آدم را

چنین که آتش عشقم به سینه شعله کشید
بسوزم از تف جان هر نفس جهنم را

زمام و لشکری را به دست غمزه مسپار
به پای در فکن از یک نگه دو عالم را

ز آشیان مپران صد هزار طایر دل
بهم مزن دگر آن زلفکان پر خم را

جراحت تو به دل مرهم است و منت نیز
ز زخم تیغ تو بر گردن است مرهم را

مرا به خاتمه آورده عشق بازی ختم
بتی که زیور از انگشت اوست خاتم را

ز حسن یار چو هردم خبر به ساحت دل
به مژده عشق ویم داد عالمی غم را

دو زلف در هم یار ار یکی به چنگ کنم
کنم شمار غم این روزگار درهم را

همان دلیل گناهش گواه عصمت اوست
چه غم ز سرزنش مردم است مریم را

سرت به پای نگار است و جان برای نثار
صفایی این همه تأخیر چیست یکدم را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.