هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق، جمال معشوق، فراق و درد هجران سخن می‌گوید. همچنین، مفاهیمی مانند قناعت، دوری از مادیات و وابستگی‌های دنیوی نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد.

شمارهٔ ۱۰۶

ز نقص سروکش از برگ و بر کمالی نیست
که پیش نخل تواش نیز اعتدالی نیست

جبین و جبهه مه را تجملی است وجه
ولی به وجه جمیل تواش جمالی نیست

به چهرت اهل نظر مصر را کجا سنجند
که چون تواش بر و بالا و زلف و خالی نیست

من و تحمل هجران مبند حمل محال
که پیش حول من اینگونه احتمالی نیست

ز زلف خویش پریشانیم نگر به فراق
ز کس مپرس که حاجت به شرح حالی نیست

به شوق قتل خود از سیر قاتل افتادم
بلی قتیل ترا آن قدر مجالی نیست

به دست دوست ندارم غمی ز کشته شدن
خدا گواست مرا غیر از این خیالی نیست

هر آنکه خاطرش از مهر دوستی خرم
ز کاوش دو جهان دشمنش ملالی نیست

به آشیانه و باغم مخوان ز دام و قفس
چه حاصلم ز گشودن که پر و بالی نیست

میان ما ز چه پیوند دوستی نگسست
دل ترا به دل منکه اتصالی نیست

به ترک قید ملامت بدان صفایی را
که پای بست تو در بند جاه و مالی نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.