هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و طبیعت‌گراست که از عناصر طبیعی مانند گل، باد، خورشید و شب برای بیان احساسات عمیق و عاشقانه استفاده می‌کند. شاعر با بهره‌گیری از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، حالات عاشقانه و درد دل‌های خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به دانش ادبی و تجربه‌ی زندگی بیشتری برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۱۹۰

هر شب این اندیشه در بر غنچه را دل خون کند
کز دل آخر چون جمالت روی گل بیرون کند

تا ببندد خواب نرگس تا گشاید کار گل
گاه مرغ افسانه خواند گاه باد افسون کند

از صبا روی صحاری خنده چون لیلی کند
وز هوا ابر بهاری گریه چون مجنون کند

زلف مشکین حلقه شب را بیندازد فلک
با جمال طلعت خورشید رو افزون کند

باد بر بوی نسیم زلف سنبل در ختن
نافه را چندان دهد دم، تا جگر پر خون کند

لاله نعمان نشان جام کیخسرو دهد
نرگس رعنا خیال تاج افریدون کند

لاله همچون من دلی در اندرون دارد سیه
آن چه بینی کو به ظاهر گونه را گلگون کند

باد سوسن را زبانی گربه آزادی نداد
بی‌زبانی وین همه آزادی از وی چون کند

ساقی آن می ده که عکس او به عکس آفتاب
صبحدم خون شفق در دامن گردون کند

سوی میدان بر، کمیتی را که صبح از نسبتش
بر سواد خیل لیل از نیم شب شبخون کند

بلبل و گل ساختند از نو نوای برگ و عیش
هرکه را برگ و نوایی هست عیش اکنون کند

ای بهار عالم جان جلوه‌ای کن تا رخت
ارغوان و لاله بر حسن خود مفتون کند

در هوای عارضت عنبر همی ساید نسیم
تا به خط عنبرین اوراق را مشحون کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.