هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان عاشقی بیان می‌شود که از دل‌بستگی و عشق به معشوق سخن می‌گوید. شاعر از دل‌باختگی، رنج‌های عشق، وفاداری و جفاهای معشوق می‌گوید و در عین حال، از او می‌خواهد که با وجود همه ناملایمات، رابطه‌شان را حفظ کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند جفا و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۱۸

جز بند زلفش ای دل دیوانه جا مکن
بس نازک است جانب رویش رها مکن

از من دلا منال که دادی مرا به دست
کاین جور دیده کرد تو بر من جفا مکن

دیدش نخست دیده و رفتی تو بر اثر
خود رفته‌ای و دیده شکایت ز ما مکن

درد محبتی اگرت در درون بود
زنهار جز به داغ جبینش دوا مکن

سودای مشک خالص اگر داری ای صبا!
مگذر ز چین زلفش و فکر خطا مکن

یک روز وعده‌ای به وفایی بده مرا
وانگه چنان که عادت توست آن وفا مکن

ای دوست هر جفا که تو داری بدست خصم
بر من بکن و لیک ز خویشم جدا مکن!

عشاق را کشیدن جور و جفاست خو
سلمان برو به مهر و وفا خو فرا مکن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.