هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق و ستایش معشوق است. شاعر از عشق خود به معشوق می‌گوید و او را با عناصری مانند سرو و باد مقایسه می‌کند. همچنین، شاعر به بندگی و وفاداری خود به معشوق اشاره می‌کند و زیبایی‌های معشوق را توصیف می‌نماید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و ادبیات کلاسیک است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک عمیق‌تر از شعر نیاز به آشنایی با ادبیات و اصطلاحات شعری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۳۱

ای سر سودای من رفته در سودای تو
باد سر تا پای من برخی ز سر تا پای تو

گر سر من رفت در سودای عشقت گو: برو
بر سرم پاینده بادا سایه بالای تو

جای سروت در میان جویبار چشم ماست
گرچه ماییم از میان جان و دل جویای تو

گر نبینم مردم چشم جهان بین را رواست
خود کسی را کی توانم دید من بر جای تو

سرو لافی می‌زند یعنی که بالای توام
سرو بی‌برگی است باری تا تو بود بالای تو

چشم ترکت ترکتاز و حاجبش پیشانی است
چون در آید کس به چشم تنگ ترک آسای تو

رای من جز بندگی سرو آزاد تو نیست
بس بلند افتاد سلمان راستی رارای تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.