هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ضعف و ناتوانی خود میگوید و بیان میکند که از سختیهای زندگی به ستوه آمده است. او احساس میکند که همه چیز در زندگیاش خشک و نحس است و از ترس بلا و رنج، نمیتواند آنچه را که میداند بیان کند. همچنین، او از گذر سریع عمر و بیفایده بودن زندگی خود شکایت دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عاطفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، بیان احساسات پیچیده و ناامیدی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال سنگین باشد.
شمارهٔ ۹۰ - ز بیم بلا آنچه دانم نگویم
ضعیفم به جان وز ضعیفی چنانم
که از سختی جان کشیدن به جانم
به دل خونم آری به جان در گزندم
به رخ زردم آری به تن ناتوانم
همه شاخ خشکست در مرغزارم
همه نجم نحس است بر آسمانم
اگر آنچه هست اندرین دل برآرم
ز آتش چو انگشت گردد زبانم
ز بیم بلا آنچه دانم نگویم
ز رنج و عنا آنچه گویم ندانم
ز گردون جز این نیست سودم که هر شب
به یک روز از عمر خود بر زیانم
به هر معنیی کم بدان حاجت آید
سخن از ثری بر ثریا رسانم
وگر بر براعت سواری نمایم
سپهر برین بر نتابد عنانم
که از سختی جان کشیدن به جانم
به دل خونم آری به جان در گزندم
به رخ زردم آری به تن ناتوانم
همه شاخ خشکست در مرغزارم
همه نجم نحس است بر آسمانم
اگر آنچه هست اندرین دل برآرم
ز آتش چو انگشت گردد زبانم
ز بیم بلا آنچه دانم نگویم
ز رنج و عنا آنچه گویم ندانم
ز گردون جز این نیست سودم که هر شب
به یک روز از عمر خود بر زیانم
به هر معنیی کم بدان حاجت آید
سخن از ثری بر ثریا رسانم
وگر بر براعت سواری نمایم
سپهر برین بر نتابد عنانم
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹ - نداند حقیقت که من کیستم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱ - ای جوانی تو را کجا جویم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.