۲۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۳ - حقگزاری از خواجه مظفر

از خواجه مظفر کریوه
امروز هزار شکر دارم

غافل نیم و یکان یکان من
بر خود شب و روز می شمارم

سر جمله آن به طبع و خاطر
من بر دل و جان همی نگارم

چون ایزدم از بلا برآرد
آن از دل و جان همی برآرم

چون باد به مدح و شکر کوشم
چون ابر بر او ثنا ببارم

امروز چو عاجزم ز حقش
بعضی به دعا همی گزارم

روزی ز ثنا برآرد او را
این تخم که من همی بکارم

بی اصل و حرامزاده باشم
گر من حق او فرو گزارم

دانم که بدین که من بگفتم
دارد چو بخواند استوارم

و او هم نکند مرا فراموش
تا بسته به حبس این حصارم

فرزند سعادتم که او را
بنده ست بدو همی سپارم

در دولت طاهری زدم چنگ
زو روشنیی گرفت کارم

والله که به خدمتش نه بس دیر
گلها شکفد ز خشک خارم

در دولت او به دولت تو
از بخت همی امیدوارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲ - شکوه از موی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴ - هزل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.