هوش مصنوعی: این متن بیانگر عشق و صبر در راه عشق است. شاعر از عشق و صبوری سخن می‌گوید و از نصیحت‌های دیگران در این راه بی‌نیاز است. او عشق را بالاتر از هر چیز می‌داند و از ننگ ناشی از نیکنامی در دین عاشقان سخن می‌گوید. شاعر به جای تربیت و مصلحت، چشم به ساقی و گوش به چنگ دارد. او از باد در چنگ و از پیغام‌هایی که در خشم می‌برد، سخن می‌گوید و از تنگی جهان بدون مشاهده معشوق می‌نالد. در پایان، شاعر تأکید می‌کند که ملامت از دل او فرونمی‌نشیند، چرا که عشق مانند سیاهی حبشی است که از بین نمی‌رود.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل ۷۱

دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگ است
ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است

برادران طریقت نصیحتم مکنید
که توبه در ره عشق آبگینه بر سنگ است

دگر به خفیه نمی‌بایدم شراب و سماع
که نیکنامی در دین عاشقان ننگ است

چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم
مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگ است

به یادگار کسی دامن نسیم صبا
گرفته‌ایم و دریغا که باد در چنگ است

به خشم رفتهٔ ما را که می‌برد پیغام
بیا که ما سپر انداختیم اگر جنگ است

بکش چنان که توانی که بی مشاهده‌ات
فراخنای جهان بر وجود ما تنگ است

ملامت از دل سعدی فرونشوید عشق
سیاهی از حبشی چون رود که خودرنگ است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۷۰
گوهر بعدی:غزل ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.