هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و ستایش‌آمیز است که در آن شاعر به زیبایی و جایگاه ویژه معشوق خود اشاره می‌کند و از عشق و اشتیاق خود به او سخن می‌گوید. شاعر معشوق را فراتر از توصیف می‌داند و از تلاش‌های خود برای بیان احساساتش می‌گوید. همچنین، شاعر به رقیب خود هشدار می‌دهد و ابراز می‌کند که همیشه دعاگوی معشوق خواهد بود.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

غزل ۱۴۹

چه لطیفست قبا بر تن چون سرو روانت
آه اگر چون کمرم دست رسیدی به میانت

در دلم هیچ نیاید مگر اندیشه ی وصلت
تو نه آنی که دگر کس بنشیند به مکانت

گر تو خواهی که یکی را سخن تلخ بگویی
سخن تلخ نباشد چو برآید به دهانت

نه من انگشت نمایم به هواداری رویت
که تو انگشت نمایی و خلایق نگرانت

در اندیشه ببستم قلم وهم شکستم
که تو زیباتر از آنی که کنم وصف و بیانت

سرو را قامت خوبست و قمر را رخ زیبا
تو نه آنی و نه اینی که هم اینست و هم آنت

ای رقیب ار نگشایی در دلبند به رویم
این قدر بازنمایی که دعا گفت فلانت

من همه عمر بر آنم که دعاگوی تو باشم
گر تو باشی که نباشم تن من برخی جانت

سعدیا چاره ثباتست و مدارا و تحمل
من که محتاج تو باشم ببرم بار گرانت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۴۸
گوهر بعدی:غزل ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.