هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از سعدی، بیانگر احساسات عمیق عاشق نسبت به معشوق است. شاعر از طولانی بودن شب‌های عاشقان بی‌دل سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند. او از عشق صادقانه و پاکبازی سخن می‌گوید و از جفا و ناز معشوق شکایت می‌کند. در نهایت، شاعر از کوتاهی شب وصال و طولانی بودن سخن‌ها می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به عهد و وفای خود پایبند باشد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده‌ی ادبیات کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل ۱۹۴

شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد

عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد

ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت
که محب صادق آنست که پاکباز باشد

به کرشمه عنایت نگهی به سوی ما کن
که دعای دردمندان ز سر نیاز باشد

سخنی که نیست طاقت که ز خویشتن بپوشم
به کدام دوست گویم که محل راز باشد

چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی
تو صنم نمی‌گذاری که مرا نماز باشد

نه چنین حساب کردم چو تو دوست می‌گرفتم
که ثنا و حمد گوییم و جفا و ناز باشد

دگرش چو بازبینی غم دل مگوی سعدی
که شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد

قدمی که برگرفتی به وفا و عهد یاران
اگر از بلا بترسی قدم مجاز باشد
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۹۳
گوهر بعدی:غزل ۱۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.