هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و احساسات عمیق خود سخن می‌گوید. او از سوز عشق، بوی یار، و ناتوانی در پنهان کردن احساساتش می‌گوید. همچنین، شاعر به قدرت عشق و ناتوانی عقل در برابر آن اشاره می‌کند. در پایان، شاعر از شب‌های بی‌قراری و انتظار دیدار معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد که معمولاً در سنین بالاتر یافت می‌شود.

غزل ۲۵۵

تو را سماع نباشد که سوز عشق نبود
گمان مبر که برآید ز خام هرگز دود

چو هر چه می‌رسد از دست اوست فرقی نیست
میان شربت نوشین و تیغ زهرآلود

نسیم باد صبا بوی یار من دارد
چو باد خواهم از این پس به بوی او پیمود

همی‌گذشت و نظر کردمش به گوشه چشم
که یک نظر بربایم مرا ز من بربود

به صبر خواستم احوال عشق پوشیدن
دگر به گل نتوانستم آفتاب اندود

سوار عقل که باشد که پشت ننماید
در آن مقام که سلطان عشق روی نمود

پیام ما که رساند به خدمتش که رضا
رضای توست گرم خسته داری ار خشنود

شبی نرفت که سعدی به داغ عشق نگفت
دگر شب آمد و کی بی تو روز خواهد بود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۵۴
گوهر بعدی:غزل ۲۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.