هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از سعدی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از بی‌توجهی معشوق به خود شکایت می‌کند و زیبایی و جذابیت او را ستایش می‌کند. او از عشق بی‌پاسخ خود رنج می‌برد و از معشوق می‌خواهد که به حال او توجه کند. شاعر با استفاده از تشبیهات و استعارات زیبا، احساسات خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارات و تشبیهات پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل داشته باشد.

غزل ۵۴۸

دانی چه گفت مرا آن بلبل سحری
تو خود چه آدمیی کز عشق بی‌خبری

اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب
گر ذوق نیست تو را کژطبع جانوری

من هرگز از تو نظر با خویشتن نکنم
بیننده تن ندهد هرگز به بی بصری

از بس که در نظرم خوب آمدی صنما
هر جا که می‌نگرم گویی که در نظری

دیگر نگه نکنم بالای سرو چمن
دیگر صفت نکنم رفتار کبک دری

کبک این چنین نرود سرو این چنین نچمد
طاووس را نرسد پیش تو جلوه گری

هر گه که می‌گذری من در تو می‌نگرم
کز حسن قامت خود با کس نمی‌نگری

از بس که فتنه شوم بر رفتنت نه عجب
بر خویشتن تو ز ما صد بار فتنه‌تری

باری به حکم کرم بر حال ما بنگر
کافتد که بار دگر بر خاک ما گذری

سعدی به جور و جفا مهر از تو برنکند
من خاک پای توام ور خون من بخوری
وزن: مستفعلن فعلن مستفعلن فعلن (بسیط مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۵۴۷
گوهر بعدی:غزل ۵۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.