۴۳۳ بار خوانده شده
امروز چنانی ای پری روی
کز ماه به حسن میبری گوی
میآیی و در پی تو عشاق
دیوانه شده دوان به هر سوی
اینک من و زنگیان کافر
وان ملعب لعبتان جادوی
آورده ز غمزه سحر در چشم
در داده ز فتنه تاب در موی
وز بهر شکار دل نهاده
تیر مژه در کمان ابروی
نرخ گل و گلشکر شکسته
زآن چهره خوب و لعل دلجوی
چاکر شده شاه اخترانت
شیر فلکت شده سگ کوی
بر بام سراچه جمالت
کیوان شده پاسبان هندوی
عارض به مثل چو برگ نسرین
بالا به صفت چو سرو خودروی
گویی به چه شانه کردهای زلف
یا خود به چه آب شستهای روی
کز روی به لاله میدهی رنگ
وز زلف به مشک میدهی بوی
چون سعدی صد هزار بلبل
گلزار رخ تو را غزل گوی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
کز ماه به حسن میبری گوی
میآیی و در پی تو عشاق
دیوانه شده دوان به هر سوی
اینک من و زنگیان کافر
وان ملعب لعبتان جادوی
آورده ز غمزه سحر در چشم
در داده ز فتنه تاب در موی
وز بهر شکار دل نهاده
تیر مژه در کمان ابروی
نرخ گل و گلشکر شکسته
زآن چهره خوب و لعل دلجوی
چاکر شده شاه اخترانت
شیر فلکت شده سگ کوی
بر بام سراچه جمالت
کیوان شده پاسبان هندوی
عارض به مثل چو برگ نسرین
بالا به صفت چو سرو خودروی
گویی به چه شانه کردهای زلف
یا خود به چه آب شستهای روی
کز روی به لاله میدهی رنگ
وز زلف به مشک میدهی بوی
چون سعدی صد هزار بلبل
گلزار رخ تو را غزل گوی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۶۲۵
گوهر بعدی:غزل ۶۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.