عبارات مورد جستجو در ۱۰۴۶ گوهر پیدا شد:
میرزا قلی میلی مشهدی : متفرقات
شمارهٔ ۴۶ - صورت قسمت میراث پدر به عنوان مطایبه
همشیره! خرج ماتم بابا از آن تو
صبر از من و تردّد غوغا از آن تو
در خفیه استماع وصیّت از آن من
در نوحه همزبانی ماما از آن تو
کهنه قلم، دوات شکسته از آن من
طومار نظم و دفتر انشا از آن تو
آن لاشه اشتران قطاری از آن من
آن بارکش خران توانا از آن تو
یک هفته خرج مطرب و ساقی از آن من
هفتادساله طاعت بابا از آن تو
آن مالها که مانده به دنیا از آن من
وان خیرها که کرده به عقبی از آن تو
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۳
فصل گلگشت چمن شد ای گل رعنا بیا
برگ عیش از کف مده، با ساغر و مینا بیا
ما غم انگیزیم، نه گل تاب ما دارد نه خار
تا نبینی باغ را پژمرده، پیش از ما بیا
دست می باید ز ایران شست پیش از سیر هند
گر به هند آیی ز ایران، از ره دریا بیا
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۷۱
یافتم منزلگه وصل تو جای خویش را
رهبر خود چون نسازم نقش پای خویش را؟
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۹۵
می شد از خشک و تر این خاکدان قانع به سنگ
عقل اگر می بود چون کبک دری، دیوانه را
با ستم فرمای گردون، راه حرفی وانشد
ماند در دل شکوه ها از آسیابان دانه را
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۲۳
تا نشستن، ده خطر گل می کند در میکده
چون سبو استاده باید خورد از خمها شراب
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۷۱
گل به غارت می رود،کو بلبلی کآید به باغ
دشنه از سوسن بگیرد، بر تن گلچین زند
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۲۵
بی روی تو، شبنم سحرخیز
بر آتش لاله، آب ریزد
دست از دو طرف بر آن کمر گیر
مگذار که پیچ و تاب ریزد!
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۴۶
ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده را ماند
ز لب، خال تو جامی سر به کوثر داده را ماند
دلم از یاد چشم او بود مانند نرگسدان
سرم از فکر لعل او، کدوی باده را ماند
دمی کز هر طرف گردد پریشان سنبل زلفش
ز رعنایی، تذرو بال و پر بگشاده را ماند
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۹۴
عشوه بیرون نمی رود ز تنش
کی توان موج را زآب کشید
نکشد ناز شمع کافوری
هرکه ساغر به ماهتاب کشید
ساقی از بهر پای تابوتم
دست خود را ز باده آب کشید
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۰۹
چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آشیان
رو به هر جانب که آوردم، سر ره بسته بود
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۳۸
در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش
غیر را درمان و خود همرنگ اهل درد باش
چند باشی موج گرداب علایق پروری؟
از حبابی کم نه ای، در بحر هستی فرد باش
خود مجو نفعی، اگر نقشت به کام دل نشست
فیض بخش دیگران چون کعبتین نرد باش
سیر عالم گر هوس داری، مزن بیهوده گام
در پس زانوی دل بنشین و عالمگرد باش
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۳۹
نام مستوری آن چشم سیه کار مبر
که شب و روز بود در بغل مژگانش
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۵۰
جا در آتش کند از محرم و بیگانه خویش
چون کمان هر که برون می رود از خانه خویش
تا ز ما جغد نیفتد به ره در بدری
گل تعمیر نبردیم به ویرانه خویش
نیست چون سبحه درین کشت، جوی حاصل ما
سبز کردیم ز بهر دگران دانه خویش
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۵۱
هزار بار نگردید تا به گرد سرش
نکرد از دو طرف، زلف دست در کمرش
ز چشم آینه حیرت نمی رود بیرون
خیال کیست، ندانم، همیشه در نظرش
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۵۷
چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی برهم
دو عالم را به یکدیگر زدم از بهر دیدارش
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۶۱
باده وقتی مزه دارد که تو باشی در بزم
بی لب لعل تو از گردش پیمانه چه حظ؟
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۲۶
دستم نگشت با گل داغ تو آشنا
گلچین بی وقوفم و شرمنده گلم
دل از خیال وصل رخت صدچمن شکفت
آیینه دار موسم آینده گلم
نشناختم که یار کدام است و گل کدام
با آنکه برگ برگ، شناسنده گلم
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۵۱
مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم
قفل از کجا بیاریم، بهر دهان مردم
چون رشته نهالی، نه ریشه کرد و نی برگ
بردیم اگر نهالی، از گلستان مردم
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۷۰
جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر
کس پرورش نیافته هرگز به دوش غم
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۷۷
چه سان منزل شناس راه دل باشم، که از سستی
کنم گر سعی پیش افتادن از خود، بر قفا افتم