عبارات مورد جستجو در ۱۶۱۷ گوهر پیدا شد:
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۰۳
طفل اشکم ز شورچشمی خلق
بر زمین تا نشسته، در خاک است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۱۲
از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ببین
کز گلابش گریه دایم در قفای خنده است
عاقبت اندیشگان را در نشاط آباد بزم
گریه می آید بر آن لب کآشنای خنده است
مجلس آرا کیست امشب کز هجوم دلخوشی
صورت دیوار، لبریز صدای خنده است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۱۴
ز جوش اشک به مینا هزار طعن زدیم
چگونه شمع حریف جواب گریه ماست؟
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۱۷
در مخالفزار هند از یاد ایران فارغم
هرکجا طرح نفاق افتاد، ایران من است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۳۲
نوبر سبزه شادی نکند تا به ابد
سرزمینی که به آنجا نرسد پای غمت
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۶۶
افسرده دلم، کو دم گرمی که ز فیضش
بی زحمت آتش، دل من جوش برآرد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۷۳
چه غم کودکان را زاندوه مادر؟
چو مینا کند گریه، ساغر بخندد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۷۸
نچسبید بر دامنت طفل اشکم
چه گویم به او، دست و پایی ندارد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۱۷
چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست
عیب او این بس، که غم را از دل ما می برد!
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۳۰
تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا
به درد من چو رسی، دردمند خواهی شد
نصیحتی بشنو غنچه، پیش گل منشین
که از مصاحبتش هرزه خند خواهی شد
به تخم اشک من از جوی دیده گوید آب
که چون ز خاک برآیی، سپند خواهی شد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۸۸
تبسم از لب آن تندخو نمی آید
چو آب لعل که موجش به رو نمی آید
چه سان کند مژه ام منع اشک ریزی چشم
عنان چشمه گرفتن ز جو نمی آید
کسی که داد چو خورشید، تن به عریانی
سرش به اطلس گردون فرو نمی آید
چو کودکی که بیفتد ز کتف دایه خود
ز ترس، بر سر دوشم سبو نمی آید
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۰۹
چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آشیان
رو به هر جانب که آوردم، سر ره بسته بود
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۲۴
نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمتی
نیست رنگی از شرابم، گرچه ساغر می زنم
نیم بسمل طایرم، افتان و خیزان بر زمین
یک طرف خون می فشانم، یک طرف پر می زنم
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۲۹
بر سر خود جای می دادند ما را دلبران
همچو گل در کیسه گر یک مشت زر می داشتیم
گریه می کردیم در هجران فردوس وطن
ما غریبان گر نشانی از پدر می داشتیم
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۵۴
تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم
هرجا که می نهم پا، تا نصف تن در آبم
از بس که تنگ ظرفی، گل کرد در وجودم
ساقی به مستی افکند، از وعده شرابم
در مهد هستی ام دل چون تن دهد به آرام؟
زاییده مادر دهر، بر خشت اضطرابم
مشکل بود تکلم، آشفته خاطران را
حرفی چو پرسم از گل، بلبل دهد جوابم
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۵۹
به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دانم
خرد گرجنس می گیرد، دکان چیدن نمی دانم
زمین، یخ بند سردیهای مهر چرخ و من کودک
به هر جا می نهم پا، غیر لغزیدن نمی دانم
ز بس بی دست و پای حیرتم، بی سعی مشاطه
به سان شانه بر زلف تو چسبیدن نمی دانم
نشاطم پس نشین غم بود چون ابر نیسانی
نباشد گریه تا در پیش، خندیدن نمی دانم
مقیم گوشه یک خانه ام چون مهره ششدر
برای نقش، در هر خانه گردیدن نمی دانم
ندارم همچو طغرا جز زبان درد دل گویی
به یاری چون رسم، احوال پرسیدن نمی دانم
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۷۹
تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی مادر
نباشد عیب، دور از مردمک، بیتابی اشکم
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۸۸
نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده است
به بود یک قطره خاموشی ز صد دریا سخن
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۱۱
خنده طرب از تو، گریه و فغان از من
از تو قهقه شادی، آه خونچکان از من
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۹۲
ما به جای قطره، دریا ریختیم از چشم تر
دیده ما را ببین وز ابر بارانی مگوی