عبارات مورد جستجو در ۲۴۳۴۸ گوهر پیدا شد:
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١١٩
رزق مقسوم و وقت معلومست
ساعتی بیش و لحظه ئی پس نیست
هر یکی را مقررست که چیست
چه توان کرد اگر ترا بس نیست
وانکه جفت مراد خود باشد
زیر طاق سپهر اطلس نیست
گر قناعت کنی بخانه تنگ
کمتر از طارم مقرنس نیست
لذتی کز شراب خرسندیست
در شفا خانه مسدس نیست
بقدم کوش تا بکام رسی
مرد وامانده کاروان رس نیست
هم ز خود جوی هر چه میجوئی
که بغیر از تو در جهان کس نیست
ساعتی بیش و لحظه ئی پس نیست
هر یکی را مقررست که چیست
چه توان کرد اگر ترا بس نیست
وانکه جفت مراد خود باشد
زیر طاق سپهر اطلس نیست
گر قناعت کنی بخانه تنگ
کمتر از طارم مقرنس نیست
لذتی کز شراب خرسندیست
در شفا خانه مسدس نیست
بقدم کوش تا بکام رسی
مرد وامانده کاروان رس نیست
هم ز خود جوی هر چه میجوئی
که بغیر از تو در جهان کس نیست
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١٢٠
رسد ایدل بتو روزی تو بیسعی ولیک
از گدا طبعی خویشت هوس خواستن است
چه نشینی بهوس مار صفت بر سر گنج
از سر جمله سرانجام چو برخاستن است
رو قناعت کن و در تربیت حرص مکوش
که مغیلان نه چو سرو از پی پیراستن است
رنج بر جان چه نهی بهر جان آرائی
این خود آراسته بیزحمت آراستن است
در جهان پوشش و خوردست کزان نیست گزیر
زین فزون خواستنت عمر بغم کاستن است
از گدا طبعی خویشت هوس خواستن است
چه نشینی بهوس مار صفت بر سر گنج
از سر جمله سرانجام چو برخاستن است
رو قناعت کن و در تربیت حرص مکوش
که مغیلان نه چو سرو از پی پیراستن است
رنج بر جان چه نهی بهر جان آرائی
این خود آراسته بیزحمت آراستن است
در جهان پوشش و خوردست کزان نیست گزیر
زین فزون خواستنت عمر بغم کاستن است
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١٢۴
ز آنها که خبث باطن ایشانت ظاهرست
ابن یمین مرنج که بدشان سرشت و خوست
گر طعنه ئی زنند بر اشعار عذب تو
اینفرقه عوام که بعضی نه خاص اوست
درهم مشو که بیهنر از غایت حسد
بر اهل فضل در همه ابواب عیبجوست
خواهند تا چو طوطی طبعت شکر فشان
گردند لیک مغز شناسد خرد ز پوست
هر چند هست تازه و تر سبزه دمن
هرگز کجا چو سرو سهی بر کنار جوست
گو یکتن از تمامت حساد بد گهر
کاو راز صد سخن که بگوید یکی نکوست
خاقانی فصیح درین یکدو بیت نغز
گفتست بشنوید که او بس لطیف گوست
خاقانی آنکسان که طریق تو میروند
زاغند و زاغ را روش کبک آرزوست
گیرم که مار چوبه کند تن بشکل مار
کو زهر بهر دشمن و کو مهره بهر دوست
ابن یمین مرنج که بدشان سرشت و خوست
گر طعنه ئی زنند بر اشعار عذب تو
اینفرقه عوام که بعضی نه خاص اوست
درهم مشو که بیهنر از غایت حسد
بر اهل فضل در همه ابواب عیبجوست
خواهند تا چو طوطی طبعت شکر فشان
گردند لیک مغز شناسد خرد ز پوست
هر چند هست تازه و تر سبزه دمن
هرگز کجا چو سرو سهی بر کنار جوست
گو یکتن از تمامت حساد بد گهر
کاو راز صد سخن که بگوید یکی نکوست
خاقانی فصیح درین یکدو بیت نغز
گفتست بشنوید که او بس لطیف گوست
خاقانی آنکسان که طریق تو میروند
زاغند و زاغ را روش کبک آرزوست
گیرم که مار چوبه کند تن بشکل مار
کو زهر بهر دشمن و کو مهره بهر دوست
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١٢۶
زهد و عفت کز صفات عاشقان صادقست
با فقیری خوش بود با شهریاری خوشتر ست
خوبتر بر چهره قدرت نماید خال زهد
کسوت عفت بقد کامکاری خوشترست
بوی دانش در مشام جان اهل معرفت
نزد عاقل از نسیم مشک تاری خوشترست
خوی نیک ار دادت ایزد هیچ دیگر گو مباش
خوی نیک ار عاقلی از هر چه داری خوشترست
سر سبک چون باد و عالمسوز چون آتش مباش
همچو آب و خاک لطف و بردباری خوشترست
سازشی کز وی نباشد هیچ خوشتر در جهان
گر خرد نپسنددش ناسازگاری خوشترست
از غنا و عزتی حاصل ز آزار دلی
راستی ابن یمین را فقر و خواری خوشترست
با فقیری خوش بود با شهریاری خوشتر ست
خوبتر بر چهره قدرت نماید خال زهد
کسوت عفت بقد کامکاری خوشترست
بوی دانش در مشام جان اهل معرفت
نزد عاقل از نسیم مشک تاری خوشترست
خوی نیک ار دادت ایزد هیچ دیگر گو مباش
خوی نیک ار عاقلی از هر چه داری خوشترست
سر سبک چون باد و عالمسوز چون آتش مباش
همچو آب و خاک لطف و بردباری خوشترست
سازشی کز وی نباشد هیچ خوشتر در جهان
گر خرد نپسنددش ناسازگاری خوشترست
از غنا و عزتی حاصل ز آزار دلی
راستی ابن یمین را فقر و خواری خوشترست
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١٢٨
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١٣٣
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١٣٧
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١٣٩
عماد دولت و دین ای وزیر زاده ملک
چه جای زاده که این کار پیشه و فن تست
دلیل صحت نفس و طهارت نسبت
غرارت شرف نفس و خلق احسن تست
عطارد ار چه که باشد به زیرکی مشهور
ولی چو با تو کنندش قیاس کودن تست
اگر چه سوسن آزاد ده زبان باشد
ولی چو بنده بوقت ثنات الکن تست
بدان که تا کمر بندگیت می بندد
سعادت دو جهانی مقیم مسکن تست
کمینه بنده دیرینه ابن یمین
که در فنون هنر خوشه چین خرمن تست
بر اینجریده گر اثبات کرد بیتی چند
چو حکم تست بد و نیک آن بگردن تست
چه جای زاده که این کار پیشه و فن تست
دلیل صحت نفس و طهارت نسبت
غرارت شرف نفس و خلق احسن تست
عطارد ار چه که باشد به زیرکی مشهور
ولی چو با تو کنندش قیاس کودن تست
اگر چه سوسن آزاد ده زبان باشد
ولی چو بنده بوقت ثنات الکن تست
بدان که تا کمر بندگیت می بندد
سعادت دو جهانی مقیم مسکن تست
کمینه بنده دیرینه ابن یمین
که در فنون هنر خوشه چین خرمن تست
بر اینجریده گر اثبات کرد بیتی چند
چو حکم تست بد و نیک آن بگردن تست
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١۴٠
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١۴٢
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١۴٧
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١۴٨
کسی گفت عزت بمال اندرست
که دنیا و دین را درم یاورست
چه مردی کند زور بازوی جاه
که بی مال سلطان بی لشکرست
تهیدست با هیبت و نام نیک
زن زشتروئی که بیچادرست
بدان مرغ ماند که بر شخص او
پرو پوش بسیار و بس لاغرست
دگر کس نگر تا جوابش چه داد
بجاهست اگر آدمی سرورست
بذلت بود مرد مجهول نام
وگر خود ز مال آستانش زرست
خردمند را جاه باید نه مال
وگر مال خواهی بجاه اندرست
وگر راست خواهی ز سعدی شنو
قناعت ازین هر دو نیکوترست
که دنیا و دین را درم یاورست
چه مردی کند زور بازوی جاه
که بی مال سلطان بی لشکرست
تهیدست با هیبت و نام نیک
زن زشتروئی که بیچادرست
بدان مرغ ماند که بر شخص او
پرو پوش بسیار و بس لاغرست
دگر کس نگر تا جوابش چه داد
بجاهست اگر آدمی سرورست
بذلت بود مرد مجهول نام
وگر خود ز مال آستانش زرست
خردمند را جاه باید نه مال
وگر مال خواهی بجاه اندرست
وگر راست خواهی ز سعدی شنو
قناعت ازین هر دو نیکوترست
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١۴٩
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١۵١
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١۵۵
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١۵۶
گر آسیای چرخ ترا آرد میکند
باید که همچو قطب نمائی در آن ثبات
روزی دو گر شود ایام بد کنش
هم عاقبت نکو شود ار باشدت حیات
تا زنده ئی مدار ز احداث دهر باک
بیرون ز مرگ سهل بود جمله حادثات
گر نوازد فلکت غره مباش از پی آن
کش صعودی نبود کونه هبوطی ز پی است
ور بلندی دهدت بخت بدان نیز مناز
کارتفاعی نبود کش نه سقوطی ز پی است
باید که همچو قطب نمائی در آن ثبات
روزی دو گر شود ایام بد کنش
هم عاقبت نکو شود ار باشدت حیات
تا زنده ئی مدار ز احداث دهر باک
بیرون ز مرگ سهل بود جمله حادثات
گر نوازد فلکت غره مباش از پی آن
کش صعودی نبود کونه هبوطی ز پی است
ور بلندی دهدت بخت بدان نیز مناز
کارتفاعی نبود کش نه سقوطی ز پی است
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١۵٨
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١۵٩
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١۶٢
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١۶۴