عبارات مورد جستجو در ۲۳۵۹۳ گوهر پیدا شد:
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۷۸
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۹۱
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۹۳
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۹۵
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۰۰
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۱۲
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۱۷
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۲۷
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۳۴
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۴۴
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۴۷
تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندیدم
چون شد نشانه پیدا، تیر و کمان ندیدم
صد ره نظاره کردم بر هر درخت این باغ
یک مرغ شادمانی، در آشیان ندیدم
گل چین ز جبهه می ریخت، غنچه گره ز ابرو
برگ شکفته رویی از این و آن ندیدم
در عشق صرف کردم این عمر بی بها را
غیر از بهانه جویی از گلرخان ندیدم
گفتی که می رود آب در جویبار قسمت
من غیر رود گریه، آب روان ندیدم
ظلمات قسمتم کرد همسفره سکندر
او بوی آب نشنید، من روی نان ندیدم
چون شد نشانه پیدا، تیر و کمان ندیدم
صد ره نظاره کردم بر هر درخت این باغ
یک مرغ شادمانی، در آشیان ندیدم
گل چین ز جبهه می ریخت، غنچه گره ز ابرو
برگ شکفته رویی از این و آن ندیدم
در عشق صرف کردم این عمر بی بها را
غیر از بهانه جویی از گلرخان ندیدم
گفتی که می رود آب در جویبار قسمت
من غیر رود گریه، آب روان ندیدم
ظلمات قسمتم کرد همسفره سکندر
او بوی آب نشنید، من روی نان ندیدم
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۵۴
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۷۵
کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معلوم
نزد کارفرمایان، اعتبار ما معلوم
بخت ما نمی داند، غیر واژگون سازی
با چنین مددکاری، کار و بار ما معلوم
دل ز داغ حرمان شد باغ پرگل تازه
باغ ما که این باشد، نوبهار ما معلوم
نخل خشک این باغیم، بی نصیب سرسبزی
گر جهان شود خرم، برگ و بار ما معلوم
می زند عبث طغرا، دم ز شعرپردازی
قدر و قیمت شاعر در دیار ما معلوم
نزد کارفرمایان، اعتبار ما معلوم
بخت ما نمی داند، غیر واژگون سازی
با چنین مددکاری، کار و بار ما معلوم
دل ز داغ حرمان شد باغ پرگل تازه
باغ ما که این باشد، نوبهار ما معلوم
نخل خشک این باغیم، بی نصیب سرسبزی
گر جهان شود خرم، برگ و بار ما معلوم
می زند عبث طغرا، دم ز شعرپردازی
قدر و قیمت شاعر در دیار ما معلوم
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۸۱
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۸۶
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۹۵
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۹۶
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۹۷
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۰۳
در آتشم فکند که بی دود و دم نشین
غم بر دلم گماشت که رو بی الم نشین
حکم قضا رسید که با وسعت سپهر
در تنگنا همیشه چو نال قلم نشین
فریاد می کند جرس کاروان چرخ
کز شهر عیش بگذر و در دشت غم نشین
مهمان روزگار چو گشتم، نصیب گفت
در آستان خانه چو نقش قدم نشین
قسمت اشاره کرد که در چارسوی دهر
بسیار کش جفا و ستم، لیک کم نشین
دوران زبان گشود که از نقد عافیت
دست تهی چو مردم صاحب کرم نشین
گفتم که جای نیست برای نشستنم
ایام گفت در ته تیغ ستم نشین
طغرا، چو نقش زندگی ات بد نشسته است
بهر نجات، بر سر راه عدم نشین
غم بر دلم گماشت که رو بی الم نشین
حکم قضا رسید که با وسعت سپهر
در تنگنا همیشه چو نال قلم نشین
فریاد می کند جرس کاروان چرخ
کز شهر عیش بگذر و در دشت غم نشین
مهمان روزگار چو گشتم، نصیب گفت
در آستان خانه چو نقش قدم نشین
قسمت اشاره کرد که در چارسوی دهر
بسیار کش جفا و ستم، لیک کم نشین
دوران زبان گشود که از نقد عافیت
دست تهی چو مردم صاحب کرم نشین
گفتم که جای نیست برای نشستنم
ایام گفت در ته تیغ ستم نشین
طغرا، چو نقش زندگی ات بد نشسته است
بهر نجات، بر سر راه عدم نشین
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۰۶