عبارات مورد جستجو در ۹۹۳۹ گوهر پیدا شد:
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۴۷
اگر برون نرود گل ز بوستان، چه کند
نسیم بی ادب افتاده و صبا گستاخ
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۴۸
قدر بی عقلی نمی دانند طفلان، حیف حیف
ورنه از باران گل می شد تن دیوانه سرخ
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۴۹
دمیده دانه ما از زمین تلخ
نگردد از چه دست خوشه چین تلخ
ز تلخی لطف دارد دختر رز
نگوید از چه رو آن نازنین تلخ
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۵۱
بی روی تو در بزم چراغ آید و گرید
مینا ز غمت پیش ایاغ آید و گرید
آن غنچه گر از باغ رود با لب خندان
گل از پی او تا در باغ آید و گرید
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۶۸
بی گل عارض تو مرغ چمن
غنچه را مشت خار می داند
از هنرهای دیده تر ما
بحر، یک چشمه کار می داند
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۷۱
گل به غارت می رود،کو بلبلی کآید به باغ
دشنه از سوسن بگیرد، بر تن گلچین زند
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۷۷
از خرامش سبزه گلبرگ نهال اندام شد
وز نگاهش لاله همچشم گل بادام شد
آن بت رم کرده را از بس که گفتم رام شو
چون برهمن عاقبت ورد زبانم «رام» شد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۸۸
امشب ز نغمه سنجان، دمساز ما کسی نیست
با ما مگر دمی چند، مرغ سحر برآرد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۹۰
ز نهال قسمت ما، گل عیش چون زند سر؟
که خزان رسید و بویی ز بهار ما نیامد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۱۲
آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد
گلبن برای اهل طرب چلچراغ شد
سر از دریچه کرد برون آن بهار حسن
هر کوچه از نسیم رخش کوچه باغ شد
گفتا چه رنگ می شوم از خوردن شراب
گفتم به رنگ لاله تر، بی دماغ شد!
از بس تنش چو صفحه آیینه صاف بود
بر هر کجا که دست نهادیم، داغ شد
طغرا چه سود وصل، زمانی که اصل عمر
در راه آن پری، همه صرف سراغ شد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۱۳
لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم شد
شکفتن گو به خجلت از دهان غنچه برگردد
نمی آید ز یوسف، جستجوی پیرکنعانی
پسر آن مهر کی دارد که دنبال پدر گردد؟
مگو طغرا به کامم آسمان هرگز نمی گردد
که می گردد به کامت، لیک آن روزی که برگردد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۱۴
گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بید
نزند از چه درین باغ، جنون بر سر بید؟
تا توان یافت که آزاده این گلشن کیست
بر هر نخل عیان گشت و نهان شد بر بید
برگ سبزی نفرستاد به مجنون صفتان
کو نسیمی که درین کار شود رهبر بید
غیر طغرا که ز اسباب جنون آگاه است
کس ندانسته که شور از چه بود در سر بید
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۱۸
گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن
رنگ جدا، بو جدا، برگ جدا می دهد
فیض خداداد نظم، گشت به طغرا نصیب
کس نتواند گرفت، آنچه خدا می دهد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۱۹
ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سوی من
ندانستم کزان طفل این قدرها کار می آید
بدین حسن بهار افشان، چو رو در بوستان آری
به جای خار، گلبن برسر دیوار می آید
دل طغرا ز مژگانت خروش ارغنون دارد
جفا مضراب می بیند، فغان از تار می آید
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۲۷
به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید
به جای گل ز چمن داغ لاله باید چید
خراب تا نشود خانه، زود بر لب طاق
قرابه های می دیرساله باید چید
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۴۱
چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان گم شد
امانت وار در فصل بهارش باد می آرد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۵۵
کی بود دیوانگان را ترسی از باران سنگ؟
هر طرف از بیم عقل خود گریزان گشته اند!
نی شناسای خط سنبل، نه مضمون فهم گل
آبها طفلانه دایم بر گلستان گشته اند
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۵۷
گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد
یک آب خورد گلبن و صد گل شکفته شد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۵۸
درین چمن، گل امسال همچو پار نبود
به جای غنچه شاداب، غیر خار نبود
صنوبر از همه سو آفتاب گز می کرد
ز برگ ریز خزان سایه با چنار نبود
پیاده، رو به عدم داشت فوج تاج خروس
بر اسب چوبی صد شاخ، یک سوار نبود
در آن مقام که رودش سرود مطرب داشت
امید زمزمه در چنگ جویبار نبود
چو گل، فروخته شد طفل مردمان از قحط
امید رزق، کسی را ز کردگار نبود
ز قحط سالی کشمیر گشت طغرا، خشک
مگو که از چه کلام تو آبدار نبود
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۵۹
گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو دید
سنبل از راه چمن برگشت، تا موی تو دید