همین حالا به چی فکر می کنی؟ چه احساس داری؟ چی دوست داری بگی؟
از جایی کپی نکن! از خودت بگو. از خودت بنویس.
تعداد حروف باقیمانده: 300
قوانین نوشتن روی دیوار

الف- لطفا از حروف فارسی استفاده نمایید.
ب- مسئولیت این نوشته بر عهده ی شماست و گوهرین مسئولیتی در قبال آن ندارد.
پ- این نوشته نباید شامل هیچگونه توهین یا مطلب خلاف قانون و اخلاق باشد.
ت- عدم رعایت موارد بالا (به تشخیص مدیر گوهرین) موجب عدم نمایش و حذف نوشته شما خواهد شد.

نانا
۱۳۹۹/۱۱/۱۶ ۱۷:۲۰

دلم جانانه آغوش یار میخواهد

۱۳۹۹/۱۱/۱۶ ۰۱:۳۰

ما را همه شب نمی برد خواب
ای خفته روزگار، دریاب

عرفان
۱۳۹۹/۱۱/۱۴ ۲۲:۰۳

الان حسم شبیه شعرِ میخواهم فریاد بلندی بکشمه فریدون مشیریه...همونقد درمونده و اَ همه چی به تنگ اومده...

۱۳۹۹/۱۱/۱۰ ۰۰:۰۸

ای خوشا رندانه عمری در ره میخانه بودن
بیخبر از ملک و هستی همدم پیمانه بودن
دربیابان جنون فرمان عقل ازدست دادن
دور گشتن از خرد همصحبت دیوانه بودن

۱۳۹۹/۱۱/۶ ۰۰:۴۹

دلم گرفته ای دوست....
هوای گریه دارم...

ذوالفقار
۱۳۹۹/۱۰/۲۸ ۱۴:۰۴

هیچم نتوان گفتن پیش رخ پنهانت...این عشق هیولایی بلعیده زبانم را...بی حسن در این زندان قحطی زده چاهم را...بشنو شه باران ها اندوه کلانم را...از گرگ برادر ها خون شد دل کنعانم... از مصر ذلیخا پرس تعبیر جهانم را

سین. سرگشته
۱۳۹۹/۱۰/۲۵ ۲۳:۱۵

دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست

گرگ قیر
۱۳۹۹/۱۰/۲۳ ۰۳:۴۴

تو رفاقتی که شروع کردم بعد سال ها رکب کسی خوردم که اصلا فکرشو نمیکردم

پرنیا
۱۳۹۹/۱۰/۱۵ ۲۰:۱۲

احساس خوصی ندارمــــ... ????

بهزاد
۱۳۹۹/۹/۲۸ ۰۰:۰۸

دگرهم شب شدو من بی قرارم
بیابان گردو غم برچهره دارم
بگردم تا سحر ازحجرت ای دوست
ازاین شبها دلی پرکینه دارم

۱۳۹۹/۹/۲۳ ۱۲:۰۹

خار ترم که تازه ز باغم دروده اند
محروم بوستانم و مردود آتشم
فصیحی هروی ( 987-1049 )

فرزانه
۱۳۹۹/۹/۲۱ ۱۹:۱۷

تو مگو "همه به جنگند و ز صلح من چه آید؟"

تو یکه نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز!

امیدوارم چراغ بر افروخته بشه...!

ارش
۱۳۹۹/۹/۱۹ ۱۵:۲۵

شیشه غم گرفته جانم پر از قطره های بارانیست
با خودم اهسته میگویم
در دل مردم این شهر اثری از خدا ایا نیست

شاهو اسدی
۱۳۹۹/۹/۱۱ ۲۳:۳۸

شعرنو چو نعلی بی ثبات نهان ندارد تاری
نی نواختن بی استاد را هرکس دارد در کناری

شاهو اسدی
۱۳۹۹/۹/۱۱ ۲۳:۳۲

تو کز نیستی اندرون نفس من است
درمیکده نشستن بی یاد تو منزل من است

کریپتون
۱۳۹۹/۹/۱۰ ۱۱:۵۹

هوا ابریه
منم ابری ولی غمگین نیستم.
درد می‌کشم / پس زنده‌ام.
هیچ‌چیز قرار نبوده و نیست که عادلانه باشه…
از اولش برای ادامه دادن اومده بودم، نه جا زدن!
پس اگرچه با ضعف؛ باز هم پرقدرت، ادامه ‌می‌دم.

خدایا شکرت...

کریپتون
۱۳۹۹/۹/۱۰ ۱۱:۵۵

هرچیزی منو نکشه
قوی‌ترم می‌کنه دیگه؟

مریم دانایی
۱۳۹۹/۹/۸ ۲۳:۲۳

دعوی عشق ز هر بلهوسی می آید
دست بر سر زدن از هر مگسی می آید!!

شیخ آستمال
۱۳۹۹/۹/۸ ۲۰:۴۸

لا حول و لا قوه الا بالله

افشین بصیری توتکابنی
۱۳۹۹/۹/۷ ۲۲:۲۳

نامم همین بس که دبیر ادبیّات عاشق ورزش و شعر و علوم سیاسی خوب هست بلا می سر