همین حالا به چی فکر می کنی؟ چه احساس داری؟ چی دوست داری بگی؟
از جایی کپی نکن! از خودت بگو. از خودت بنویس.
تعداد حروف باقیمانده: 300
قوانین نوشتن روی دیوار

الف- لطفا از حروف فارسی استفاده نمایید.
ب- مسئولیت این نوشته بر عهده ی شماست و گوهرین مسئولیتی در قبال آن ندارد.
پ- این نوشته نباید شامل هیچگونه توهین یا مطلب خلاف قانون و اخلاق باشد.
ت- عدم رعایت موارد بالا (به تشخیص مدیر گوهرین) موجب عدم نمایش و حذف نوشته شما خواهد شد.

افشین بصیری توتکابنی
۱۳۹۹/۹/۷ ۲۲:۲۳

نامم همین بس که دبیر ادبیّات عاشق ورزش و شعر و علوم سیاسی خوب هست بلا می سر

یوسف کنعانی
۱۳۹۹/۹/۷ ۱۷:۳۰

تا بگفتیم ز این و ز ان جهان است انچه رفت عمرمان
خوبست بگذریم ازین و ازان انچه ارزش دارد عمرست جان

شهیر گمنام
۱۳۹۹/۹/۴ ۰۹:۱۶

هرچند مفلسم بپذيرم عقیق خرد!
شهیر گمنام

مریم دانایی
۱۳۹۹/۹/۳ ۲۱:۵۴

حق میدهد ندا که به ما ره دراز نیست
از "مال" لام بفکن و باقی شناس "ما"

،
۱۳۹۹/۹/۳ ۲۱:۵۲

کاش قلبم درد پنهانی نداشت ، در دیاری که در آن نیست کسی یار کسی ، یارب ایکاش نیفتد به کسی کار کسی

ملی
۱۳۹۹/۹/۲ ۱۰:۱۴

گفتمش باید بری نامم ز یاد
گفت آری می برم نامت زیاد

زهرا.ب
۱۳۹۹/۹/۱ ۱۳:۴۸

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده!!!

و ، ح
۱۳۹۹/۸/۲۹ ۱۴:۵۰

ای همیشه اشنا ، ای همیشه سر پناه
مرا به حال خود رها نکن ای خدا

پونا
۱۳۹۹/۸/۲۶ ۱۶:۰۰

احساس میکنم با خوندن شعرش رفتم به یه جای دور یه محله قدیمی دور از آدما توی یه خونه خشت و گلی که نشستم تو بالکن ش و حوض رو نگاه میکنم آسمون سیاه سیاهه و ماه تو خوشگل ترین حالتشه،یه شب بی ستاره ست و من اینجا به تنهایی و در اوج سادگی و آرامش،خوشبختم....

زهرا طو قیان از اصفهان
۱۳۹۹/۸/۲۶ ۰۰:۲۳

درسته که کورونا مردم را خانه نشین کرده و دور همی خانوادها برای همه ارزو شده
دید وبازدید شبهای پاییزی منع شده اما ما مثل همیشه مردم اهل عمل و ایستادگی هستیم پیش به سوی نابودی کورونا

زهرا طوقیان از اصفهان
۱۳۹۹/۸/۲۶ ۰۰:۱۵

یاد مادر بزر گای لپ گلی و سینی مسی روی کرسی زغالی انارهای قرمز و شیرین دون شده
تخمه خربزه بو داده مادر بزرگ با مویز وبرنجک و شادونه به خیر به به چه کیفی میداد

زهرا طو قیان از اصفهان
۱۳۹۹/۸/۲۶ ۰۰:۰۱

بیاین دستامون را به سوی خدای مهربان بلند کنیم برای همه بیماران برای خانواده های پریشون برای پرستاران عزیز برای مردم گرفتار دعا کنیم یک لحظه خودمون را فراموش کنیم
امین

زهرا طو قیان از اصفهان
۱۳۹۹/۸/۲۵ ۲۳:۵۳

پاییز با سردی دل انگیزش با نم نم باررونش
با خش خش بر گهای زردش امد خوش امد اما کاش دلهای مردم هم وطنم شاد بشه وبا سلامتی همه این نعمتهای خدایی را نظاره گر باشیم

زهرا طو قیان از اصفهان
۱۳۹۹/۸/۲۵ ۲۳:۴۷

سلام پاییز زردی و قرمزی برگها را به یادم می اورد
اما امسال پاییز یعنی دستهای قرمز پرستارانی که با جان و عشق جانهای زرد بیماران را تیمار می کند

پوریا
۱۳۹۹/۸/۲۲ ۲۳:۳۴

میخواستم واسه دختر عموم یه کارت پستال بفرستم واسه تولدش منتهی با روحیات خانم ها اشنایی ندارم به خاطر همین میخواستم از یه دختر خانمی مشورت بگیرم...
واقعا من 16 ساله نمیتونم حتی یه سوال هم از یه خانم بپرسم ؟؟؟ یعنی من اگه بخوام با یه خانم صحبت کنم حتما قصدم اذیت ایشون هست ؟؟؟

خدایا خودت هدایتمون کن

پوریا
۱۳۹۹/۸/۲۲ ۲۳:۳۱

دانش اموزم ... امروز تو یکی از گروه های درسی گفتم یه دختر خانم ممنون میشم لطف کنه بیاد پی وی یه چند تا سوال داشتم ... بالای ده نفر اومدن تو پی ویم بهم گفتن بی ... تو خودت خواهر و مادر نداری ؟؟؟ فلان ...
واقعا نمیدونم چرا این همه ناسزا شنیدم فقط به خاطر اینکه گفتم یه دختر خانم بیاد پی وی ... ادامه

پوریا
۱۳۹۹/۸/۲۲ ۲۳:۲۷

در حیرتم از مرام این مردم پست این طایفه زنده کش و مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش به جفا تا رفت به عزت ببرندش سر دست

واقعا فرهنگ عجیبی هست ...

فریبا
۱۳۹۹/۸/۲۱ ۱۴:۴۷

از رنج گریزان نیستم

مسعود
۱۳۹۹/۸/۲۱ ۱۴:۰۳

بس که شستیم به خوناب جگر جامه جان
نه از او تار به‌جا ماند و نه پود ای ساقی

کرونا مادربزرگم رو برد

احمدرضا
۱۳۹۹/۸/۲۱ ۱۳:۴۷

پروانه صفت گرد جهان گردیدم
نامردم اگر مرد بدوران دیدم
یکرنگ تر از تخم ندیدم هرگز
آن هم بشکست و من دو رنگش دیدم