همین حالا به چی فکر می کنی؟ چه احساس داری؟ چی دوست داری بگی؟
از جایی کپی نکن! از خودت بگو. از خودت بنویس.

تعداد حروف باقیمانده: 300
احمدرضا نوشته است:

پروانه صفت گرد جهان گردیدم
نامردم اگر مرد بدوران دیدم
یکرنگ تر از تخم ندیدم هرگز
آن هم بشکست و من دو رنگش دیدم

۱۳۹۹/۸/۲۱ ۱۳:۴۷
احمدرضا نوشته است:

دوست دارم توزندگیم آرامش داشته باشم.
قدر باهم بودنمونو بدونیم تا حسرت نخوریم دوست واژه ای بنام «ایکاش» وجود نداشت.

۱۳۹۹/۸/۲۱ ۱۳:۴۴
پارادوکس نوشته است:

دوست داشتم فقط یه عشق واقعی داشتم باهاش میخندیدم گریه میکردم کلی حرفهای خوب میزدم درددل میکردم
دوست داشتم یه عشق واقعی و پاک داشتم که فقط نگاهش باعث آرامش میشد.یه همدم واقعی .

۱۳۹۹/۸/۲۱ ۰۱:۰۷
محمدحسین مهدی پور نوشته است:

دخترم تو بغلم خوابیده، حس خوب پدر بودن دارم و خدا رو به خاطر این نعمت شکر می کنم

۱۳۹۹/۸/۲۰ ۲۳:۰۸
داور. ر نوشته است:

سلام. کار ارزنده ای کرده اید رفقا و لذت بردم. نظرات بعضی کاربران را از روی کنجکاوی دیدم. این اندازه عدم درک مردم از ادبیات فارسی تاسف آور است. غریبی شیخ فرغانی از پس 7 قرن به قدری اندوهناک است که شک ندارم اگر این نظرات را می دید در جا خودکشی می کرد!

۱۳۹۹/۸/۲۰ ۱۸:۳۷
نگ نوشته است:

دلتنگم
ناامیدم و خسته
منتظرم

۱۳۹۹/۸/۲۰ ۱۸:۲۰
فریبا نوشته است:

از رنج گریزان نیستم

۱۳۹۹/۸/۲۰ ۱۳:۳۸
فریبا نوشته است:

هنوز امید دارم و این به من زندگی می بخشد

۱۳۹۹/۸/۲۰ ۱۳:۳۷
یکی نوشته است:

سلام

۱۳۹۹/۸/۱۹ ۱۷:۴۹
مهشید.L نوشته است:

سلام

۱۳۹۹/۸/۱۹ ۱۷:۴۹
عباس نوشته است:

معنی‌شعر‌بگید

۱۳۹۹/۸/۱۸ ۲۱:۳۸
یکی نوشته است:

بی حوصله، ناامید و خسته ام

۱۳۹۹/۸/۱۸ ۱۰:۴۳
زینب نوشته است:

توپ تانک فشفشه اون ک ولت کرد {محتوای غیر قابل انتشار}
(شعری برای احسان که اون پایین خواسته بود)

۱۳۹۹/۸/۱۸ ۰۱:۲۶
رویابین:) نوشته است:

خسته م خوابم میاد به کنکور فک میکنم

۱۳۹۹/۸/۱۸ ۰۱:۱۷
ط نوشته است:

صحیفه سجادیه بینظیرههههه

۱۳۹۹/۸/۱۷ ۱۹:۵۰
امد نوشته است:

به بشیر که دلمو آزرده

۱۳۹۹/۸/۱۴ ۱۳:۴۳
سمیه نوشته است:

به اینکه چقدر ناتوانم در برابر غصه های عزیزانم

۱۳۹۹/۸/۱۳ ۱۵:۰۴
علی بالنگ نوشته است:

به غزل

۱۳۹۹/۸/۱۲ ۲۱:۴۰
رضا آپاچی نوشته است:

کسی هست که استاد ادبیات باشه و تو واتساپ به من یاد بده؟

۱۳۹۹/۸/۱۱ ۲۲:۵۳
رضا آپاچی نوشته است:

درود بر شما. بنده به شدت علاقه مند به کتاب خوانی. شعر و ادبیات هستم. علاقه بسیار شدید...

اما از اونجا که برای امرار معاش و حتی برای خرید کتاب و... پول از همه چی واجب تره نمیتونم وقت برای علایقم بگذارم... بیشتر مردم دور از جون شما مثل احشام فقط به فکر سیر کردن شکمشون هستند. البته چاره دیگه ای هم ندارن

۱۳۹۹/۸/۱۱ ۲۲:۴۶