صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۱
عشقی که به سوز و ساز گردد
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۲۰
آیینه شو وصال پری طلعتان طلب
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۰
دردا که ز دوران به غم خویشتن افتاد
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۵۳۵
سخن پیش رخش زیبا مگویید
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۹
مرا سودای جانان بر سر افتاد
ازرقی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۲۹
یزدان خرد و کمال راه تو نهاد
سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در مدح دلشاد خاتون
دلشاد باد، آنکه جهان در امان اوست
آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۸۰۳
ز بس شاگردی عشقت به مکتب‌خانه‌ها کردم
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۰۳
گر تو پنداری به حسن تو نگاری هست، نیست
محمد بن منور : فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته
حکایت شمارهٔ ۹۶
در آن وقت کی شیخ قدس اللّه روحه العزیز بنشابور بود، دختر علوی پیش شیخ درآمد و مادر و پدر این دختر سؤال کردندی از مردمان. شیخ آن دختر را پیش خویش بنشاند و گفت این پوشیده از فرزندان پیغامبرست و شما دوستی او می‌کنید و در وقت صلوات دادن بر وی آوازها بلند می‌کنید. اکنون بُرهان آن دعوی بنمایید که در حقّ جد او می‌کنید بنیکویی کردن شیخ جامه از سر برکشید و بدان دختر داد و آن جمع کی آنجا حاضر بودند موافقت کردند و دختر به مراد تمام رسید.
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۸
آنگونه سرشکم به غمت پرده در افتاد
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۷
بیدلی را چوتودلدار مباد
سلیمی جرونی : شیرین و فرهاد
بخش ۸۸ - پند پنجم
بود پند من این پنجم که دانا
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۶
با غم عشق تو مرا کار باد
محتشم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۱ - ایضا در مرثیه
دو بیننده نخل کثیرالثمر
سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۰
ز بس بر سر خیال آن گل رخسار می گردد
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۵
به پای بوس توام دست و دل ز کار شد آوخ
ابراهیم شاهدی دده مغلوی : غزلیات
شمارهٔ ۷۹
جانا ز دل خدنگ جفا را تو باز دار
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۵۹۴
بهر خونریز من از خواب صبوی یار شد
صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۴
تا نگردم غبار جولانت