صائب تبریزی : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸
دل را کجا به زلف رسا میتوان رساند؟ ادیب الممالک : فرهنگ پارسی
شمارهٔ ۲۸ - هفت اندام مردم نمازی
ترا باید که هفت اندام هنگام نماز اندر عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۱۰
به آسیب پای و بزانو و دست رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۳ - النوبة الثانیة
قوله تعالى إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیِی اقوال مفسّران مختلف است در سبب نزول این آیت، بعضى گفتند چون رب العالمین منافقان را مثل زد که مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ ناراً و گفت أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ منافقان گفتند این نه سخن خداست که اللَّه تعالى از آن بزرگوارتر است که چنین مثل زند فانزل اللَّه هذه الآیة. و گفتهاند سبب نزول آنست که جهودان در قرآن ذکر عنکبوت و مگس شنیدند و ذلک فى قوله تعالى مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ... صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۶۰
کی سبکباری ز همراهان کند غافل مرا؟ خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۸۲
روی تو گر بدیدمی جان بتو بر فشاندمی نورعلیشاه : بخش اول
شمارهٔ ۱۶۶
دراین گلشن ز خوبانم گلی بس اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۴۱۸
با فتنه عشق خوبرویان مستیز جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۲۱ - پایان کتاب
عجب اژدهایی ست کلک دو سر جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۲۰ - ساقی نامه مغنی نامه
بیا ساقی و، طرح نو درفکن! فیاض لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۴۵
ترک هوسات خام میباید کرد جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۹ - مرگ اسکندر و پایان داستان
سکندر چو زد از وصیت نفس ابوعلی عثمانی : باب ۴ تا ۵۲
باب چهل و هفتم - در احوال این طایفه وقت بیرون شدن از دنیا
قالَ اللّهُ تَعالی اَلَّذینَ تَتَوفّیهُمْ الْمَلائِکَةُ طَیِّبینَ. یعنی جان بذل کنند بطیبة النفس، گران نبود بر ایشان با خدای خویش گشتن. جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۸ - وصیت اسکندر که پس از مرگ دستش را از تابوت بیرون بگذارند
سکندر چو نامه به مادر نوشت هلالی جغتایی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۳
عجب! که رسم وفا هرگز آن پری داند حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۶۲
زهی از خار خارت شعله در جان، گلستانها را اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
نداند جبرئیل این های و هو را
نداند جبرئیل این های و هو را جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۷ - ظاهر شدن نشانهٔ مرگ بر اسکندر و نامه نوشتن او به مادر
چنین داد داننده، داد سخن جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۶ - گفتگوی اسکندر با حکیمان هند
سکندر چو بر هند لشکر کشید جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۵ - کاغذ نوشتن مادر اسکندر به وی
سکندر که صیتش جهان را گرفت
غزل شمارهٔ ۶۸
دل را کجا به زلف رسا میتوان رساند؟ ادیب الممالک : فرهنگ پارسی
شمارهٔ ۲۸ - هفت اندام مردم نمازی
ترا باید که هفت اندام هنگام نماز اندر عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۱۰
به آسیب پای و بزانو و دست رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۳ - النوبة الثانیة
قوله تعالى إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیِی اقوال مفسّران مختلف است در سبب نزول این آیت، بعضى گفتند چون رب العالمین منافقان را مثل زد که مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ ناراً و گفت أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ منافقان گفتند این نه سخن خداست که اللَّه تعالى از آن بزرگوارتر است که چنین مثل زند فانزل اللَّه هذه الآیة. و گفتهاند سبب نزول آنست که جهودان در قرآن ذکر عنکبوت و مگس شنیدند و ذلک فى قوله تعالى مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ... صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۶۰
کی سبکباری ز همراهان کند غافل مرا؟ خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۸۲
روی تو گر بدیدمی جان بتو بر فشاندمی نورعلیشاه : بخش اول
شمارهٔ ۱۶۶
دراین گلشن ز خوبانم گلی بس اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۴۱۸
با فتنه عشق خوبرویان مستیز جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۲۱ - پایان کتاب
عجب اژدهایی ست کلک دو سر جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۲۰ - ساقی نامه مغنی نامه
بیا ساقی و، طرح نو درفکن! فیاض لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۴۵
ترک هوسات خام میباید کرد جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۹ - مرگ اسکندر و پایان داستان
سکندر چو زد از وصیت نفس ابوعلی عثمانی : باب ۴ تا ۵۲
باب چهل و هفتم - در احوال این طایفه وقت بیرون شدن از دنیا
قالَ اللّهُ تَعالی اَلَّذینَ تَتَوفّیهُمْ الْمَلائِکَةُ طَیِّبینَ. یعنی جان بذل کنند بطیبة النفس، گران نبود بر ایشان با خدای خویش گشتن. جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۸ - وصیت اسکندر که پس از مرگ دستش را از تابوت بیرون بگذارند
سکندر چو نامه به مادر نوشت هلالی جغتایی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۳
عجب! که رسم وفا هرگز آن پری داند حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۶۲
زهی از خار خارت شعله در جان، گلستانها را اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
نداند جبرئیل این های و هو را
نداند جبرئیل این های و هو را جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۷ - ظاهر شدن نشانهٔ مرگ بر اسکندر و نامه نوشتن او به مادر
چنین داد داننده، داد سخن جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۶ - گفتگوی اسکندر با حکیمان هند
سکندر چو بر هند لشکر کشید جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۱۵ - کاغذ نوشتن مادر اسکندر به وی
سکندر که صیتش جهان را گرفت