اوحدی مراغهای : جام جم
در طلب مرشد
راه حیرت مرو، نظر بگشای هاتف اصفهانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰
نوید آمدن یار دلستان مرا صغیر اصفهانی : مثنویات
شمارهٔ ۴۵ - حکایت
عارفی از ضعف به بستر فتاد صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۸۱
امروز قدر نکته موزون نمانده است ترانه های کودکانه : بخش اول
نینی کوچولو
نینی کوچولو گل پسره جمالالدین عبدالرزاق : قصاید
شمارهٔ ۱۹ - در مدح صدر منصور خواجه قوام الدین
باد عنبر بیز بین کز روضه حور آمدست اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳۸
در آتش پدر نگاه لیلی چون کرد حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۸۷۷
حیران لقایی شدم امروزکه دانی مفاتیح الجنان : تعیین اسامى نبى و ائمه (ع) به روزهاى هفته و زیارت ایشان در هر روز
زیارت حضرت رسول (ص) در روز شنبه
أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیک لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّک رَسُولُهُ، وَأَنَّک مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِاللّهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّک وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِک، وَجَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِالْحِکمَةِ وَالمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَأَدَّیتَ الَّذِی عَلَیک مِنَ الْحَقِّ، وَأَنَّک قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِینَ، وَغَلَظْتَ عَلَی الْکافِرِینَ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتیک الْیقِینُ، فَبَلَغَ اللّهُ بِک أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُکرَّمِینَ، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی اسْتَنْقَذَنا بِک مِنَ الشِّرْک وَالضَّلالِ؛ خلیلالله خلیلی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۲
در باغ جهان تو هم گل زیبایی صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۶۴۱
عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۲
تا چشم برندوزی از هرچه در جهان است انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۷۲
آن بت که به دست غم گرفتارم ازو میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۸
گرد دل من ز غم حصاری کردی ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۳۸ - قاهره
و ازتنیس به قسطنطنیه کشتی به بیست روز رود. و ما به جانب مصر روانه شدیم و چون به نزدیک دریا میرسد شاخها میشود و پراکنده در دریا میریزد. و آن شاخ آب را که ما در آن میرفتیم رومش میگفتند و همچنین کشتی از روی آب میآمد تا به شهری رسیدیم که آن را صالحیه میگفتند و این روستای پرنعمت و خواربار است و کشتی بسیار میسازند و هر ژک را دویست خروار بار میکنند و به مصر میبرند تا در دکان بقال میرود که اگر نه چنین بودی آزوقه آن شهر به پشت ستور نشایستی داشتن با آن مشغعله که آن جاست. و ما بدین صالحیه از کشتی بیرون آمدیم و آن شب نزدیک شهر رفتیم. روز یکشنبه هفتم صفر سنه تسع وثلثین و اربعمائه که روز اورمزد بود از شهریورماه قدیم در قاهره بودیم. سوزنی سمرقندی : رباعیات
شمارهٔ ۱۵
ایشاه بیک نظر که اکنون کردی مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۷۵
قد الفم ز مشق چون جیم افتاد عرفی شیرازی : رباعیها
رباعی شمارهٔ ۱۱۲
چون عشق به کام مشتری کار کند حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۲
بُشری اِذِ السّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵۷
عشق جانان ما ز جان خوشتر
در طلب مرشد
راه حیرت مرو، نظر بگشای هاتف اصفهانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰
نوید آمدن یار دلستان مرا صغیر اصفهانی : مثنویات
شمارهٔ ۴۵ - حکایت
عارفی از ضعف به بستر فتاد صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۸۱
امروز قدر نکته موزون نمانده است ترانه های کودکانه : بخش اول
نینی کوچولو
نینی کوچولو گل پسره جمالالدین عبدالرزاق : قصاید
شمارهٔ ۱۹ - در مدح صدر منصور خواجه قوام الدین
باد عنبر بیز بین کز روضه حور آمدست اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳۸
در آتش پدر نگاه لیلی چون کرد حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۸۷۷
حیران لقایی شدم امروزکه دانی مفاتیح الجنان : تعیین اسامى نبى و ائمه (ع) به روزهاى هفته و زیارت ایشان در هر روز
زیارت حضرت رسول (ص) در روز شنبه
أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیک لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّک رَسُولُهُ، وَأَنَّک مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِاللّهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّک وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِک، وَجَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِالْحِکمَةِ وَالمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَأَدَّیتَ الَّذِی عَلَیک مِنَ الْحَقِّ، وَأَنَّک قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِینَ، وَغَلَظْتَ عَلَی الْکافِرِینَ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتیک الْیقِینُ، فَبَلَغَ اللّهُ بِک أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُکرَّمِینَ، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی اسْتَنْقَذَنا بِک مِنَ الشِّرْک وَالضَّلالِ؛ خلیلالله خلیلی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۲
در باغ جهان تو هم گل زیبایی صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۶۴۱
عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۲
تا چشم برندوزی از هرچه در جهان است انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۷۲
آن بت که به دست غم گرفتارم ازو میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۸
گرد دل من ز غم حصاری کردی ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۳۸ - قاهره
و ازتنیس به قسطنطنیه کشتی به بیست روز رود. و ما به جانب مصر روانه شدیم و چون به نزدیک دریا میرسد شاخها میشود و پراکنده در دریا میریزد. و آن شاخ آب را که ما در آن میرفتیم رومش میگفتند و همچنین کشتی از روی آب میآمد تا به شهری رسیدیم که آن را صالحیه میگفتند و این روستای پرنعمت و خواربار است و کشتی بسیار میسازند و هر ژک را دویست خروار بار میکنند و به مصر میبرند تا در دکان بقال میرود که اگر نه چنین بودی آزوقه آن شهر به پشت ستور نشایستی داشتن با آن مشغعله که آن جاست. و ما بدین صالحیه از کشتی بیرون آمدیم و آن شب نزدیک شهر رفتیم. روز یکشنبه هفتم صفر سنه تسع وثلثین و اربعمائه که روز اورمزد بود از شهریورماه قدیم در قاهره بودیم. سوزنی سمرقندی : رباعیات
شمارهٔ ۱۵
ایشاه بیک نظر که اکنون کردی مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۷۵
قد الفم ز مشق چون جیم افتاد عرفی شیرازی : رباعیها
رباعی شمارهٔ ۱۱۲
چون عشق به کام مشتری کار کند حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۲
بُشری اِذِ السّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵۷
عشق جانان ما ز جان خوشتر