عبارات مورد جستجو در ۸۷۵۷ گوهر پیدا شد:
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۲۷
امشب من و چشم قدح و دیدن مهتاب
مینا و سر گریه ز خندیدن مهتاب
تردستی ساقی نرسیده ست به جایی
کامشب نکند خواهش گل چیدن مهتاب
در کوی تو پاکان غم شبگرد ندارند
چیزی نتوان یافت ز کاویدن مهتاب
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۳۴
قدم بیرون منه از عالم آب
درین دریا، فروکش کن چو گرداب
بسی فیض است در شب زنده داری
مده چشم قدح را فرصت خواب
دلم سوراخها دارد چو طنبور
ز دست کنجکاویهای مضراب
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۴۸
هر گل این بوستان، روی نگاری بوده است
هر پریشان سنبل او، زلف یاری بوده است
لاله کز بویش دل زاهد به مستی می کشد
زان بود میگون،که چشم پرخماری بوده است
جوی آبی را که می بینی به پیش سرو و گل
مهوشان بزم را آیینه داری بوده است
مرغ حقگو چون نبیند خون خود را ریخته؟
هر درختی، عارفان را چوب داری بوده است
این زمان گر همچو طغرا نیست یک بلبل، چه شد
پیش ازین، صد همچو او در هر بهاری بوده است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۵۱
مشو مهمان من، ای مرغ روزی خوار آزادی
مرا گر هست آب و دانه ای، در دام صیاد است
به آن زلفی که صد آهش به دنبال است سرگرمم
چراغم گشت روشن، در شبی کز هر طرف باد است
جناغی بسته بود آن شوخ در روز ازل با من
به دستم داد امشب ساغر می، گفتمش یاد است!
گهی با خاک یکسانم، گهی همچشم کیوانم
نصیب و قسمت من در جهان چون کاغذ باد است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۵۵
کسی فارغ از کار دنیا نشست
که زانو به زانوی مینا نشست
تذروی ست از چشمه سار طرب
حبابی که در جوی صهبا نشست
به تعظیم برخاست کهسار غم
چو مجنون به دامان صحرا نشست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۶۰
خاطر از محصول کشت ناامیدی جمع شد
آنچه در دل نگذرد، باران ابر رحمت است
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۹۷
جلوه شاهد خلوتکده طور اینجاست
شمع جای دگر افروخته و نور اینجاست
آخر وادی عقل است بیابان جنون
هر که گم گشت در آن بادیه دور، اینجاست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۷۳
چه غم کودکان را زاندوه مادر؟
چو مینا کند گریه، ساغر بخندد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۰۲
گل ما را به آب غم سرشتند
مجو شادی ز خاک این غم آباد
نمی دانم چه دید از سرنوشتم
که می گرید قلم در دست استاد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۱۳
لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم شد
شکفتن گو به خجلت از دهان غنچه برگردد
نمی آید ز یوسف، جستجوی پیرکنعانی
پسر آن مهر کی دارد که دنبال پدر گردد؟
مگو طغرا به کامم آسمان هرگز نمی گردد
که می گردد به کامت، لیک آن روزی که برگردد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۲۳
از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طلب
صد خنده بر گل می زند، خاری که در پا بشکفد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۶۰
آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد
در جیب خسی هرگز گلزار نمی گنجد
گر عمر ابد یابم، یک بار برم نامش
در زمزمه وحدت، تکرار نمی گنجد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۸۳
کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد
دل که بیدرد بود، ناله چه تاثیر کند
مکن از مرگ شکایت که جوانان را برد
به ازان بود که دوران به جفا پیر کند
یارب ندهد طره آسودگی اش دست
آن شانه که زلف توام از چنگ برآورد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۹۰
دل داده ام به یار، ببینم چه می شود
بستم به شعله خار، ببینم چه می شود
شور جنون زیاده شد از موسم خزان
در فصل نوبهار ببینم چه می شود
سر رشته امید، برون رفته از کفم
درهم شده ست کار، ببینم چه می شود
جان را بغل بغل هوس داغ چیدن است
رفتم به لاله زار، ببینم چه می شود
گفتا قرار مرگ بده در جفای عشق
مردم ازین قرار، ببینم چه می شود
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۳۹۷
پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین کاروان
جز فغان خود به من صوت و صدایی برنخورد
برگ کاهم، لیک از بی طالعیها بر سرم
جذبه شوقی نیامد، کهربایی برنخورد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۱۰
عیسی صفت است دختر رز
مادر دارد، پدر ندارد
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۱۴
آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد همقدم
بگذشت از سنگ صنم، دل بست بر سنگی دگر
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۳۷
سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما
تخته مشق خزانیم، از بهار ما مپرس
قسمت دنیی و عقبی، پشت و روی کار ماست
روی کار ما ببین، از پشت کار ما مپرس
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۳۸
در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش
غیر را درمان و خود همرنگ اهل درد باش
چند باشی موج گرداب علایق پروری؟
از حبابی کم نه ای، در بحر هستی فرد باش
خود مجو نفعی، اگر نقشت به کام دل نشست
فیض بخش دیگران چون کعبتین نرد باش
سیر عالم گر هوس داری، مزن بیهوده گام
در پس زانوی دل بنشین و عالمگرد باش
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۴۵۹
ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ام
خط غلط، مضمون غلط، انشا غلط، املا غلط