عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۵۶۳
تا خون نخوری چاشنی درد ندانی
ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۱۷
تویی که مهر تو در مهرگان بهار من است
ادیب الممالک : غزلیات
شمارهٔ ۳۴
وزرا پاسبان پادشهند
ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۱۶
دولت سلطان ما فرمان یزدان آمده ست
سوزنی سمرقندی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶ - زلفک تو
چرا کند بسر زلفک تو گل سپری
ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۱۴
آسمانی است فروزنده به رایی صایب
ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۱۳
ای خجل با روی و زلفت روز و شب
امیر پازواری : دوبیتی‌ها
شمارهٔ ۱۷۹
امیر گنه: دوستْ کانِ نواته لو، ته
عطار نیشابوری : باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه
شمارهٔ ۱۲
عالم که فنای محض، سرمایهٔ اوست
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹۹۸
شکوه عقل را بسیاری گفتار کم سازد
ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۱۲
شب آدینه و من مست و خراب
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۰۴
بده آن بادهٔ دوشین که من از نوش تو مستم
ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۱۱
چند بارم بر فراق دلبران از دیده آب
نصرالله منشی : مقدمهٔ نصرالله منشی
بخش ۱ - وعلی الله توکلی
سپاس و ستایش مرخدای را جل جلاله که آثار قدرت او بر چهره روز روشن تابان است و انوار حکمت او در دل شب تار درفشان، بخشاینده ای که تار عنکبوت را سد عصمت دوستان کرد، جباری که نیش پشه را تیغ قهر دشمنان گردانید، در فطرت کاینات به وزیر و مشیر و معونت و مظاهرت محتاج نگشت، و بدایع ابداع در عالم کون و فساد پدید آورد، و آدمیان را بفضیلت نطق و مزیت عقل از دیگر حیوانات ممیز گردانید، و از برای هدایت و ارشاد رسولان فرستاد تا خلق را از ظلمت و ضلالت برهانیدند، و صحن گیتی را بنور علم و معرفت آذین بستند، و آخر ایشان در نوبت و اول در رتبت، آسمان حق و آفتاب صدق، سید المرسلین و خاتم النبیین و قائدالغر المحجلین ابوالقاسم محمد بن عبدالله بن هاشم بن عبد مناف العربی را، صلی الله علیه و علی عترته الطاهرین، برای عز نبوت و ختم رسالت برگزید، و به معجزات ظاهر و دلایل واضح مخصوص گردانید، و از جهت الزام حجت و اقامت بینت به رفق و مدارا دعوت فرمود، و به اظهار آیات مثال داد، تا معاندت و تمرد کفار ظاهر گشت، و خردمندان دنیا را معلوم گشت که به دلالات عقلی و معجزات حسی التفات نمی نمایند، آنگاه آیات جهاد بیامد و فرضیت مجاهدت، هم از وجه شرع و هم از طریق خرد، ثابت شد. و تایید آسمانی و ثبات عزم صاحبت شریعت بدان پیوست، و انصار حق را سعادت هدایت راه راست نمود، و مدد توفیق جمال حال ایشان را بیاراست، تا روی بقمع کافران آوردند، و پشت زمین را از خبث شرک ایشان پاک گردانیدند، و ملت حنیفی را به اقطار و آفاق جهان برساندیدند و حق را در مرکز خود قرار دادند.
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۶۱۰
مانع گرمروان ساعت سنگین نشود
ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۱۰
سرو سیمینی و بار سرو سیمین آفتاب
ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۹
مال و جمال و بی غمی و صحت و شباب
حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۶۴۹
گرچه در سینه صد آتشکده آتش دارم
عطار نیشابوری : باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق
شمارهٔ ۲
از درد تو ای ماهِ دل افروز آخر
ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۸
چو بر جان من شد هوای تو غالب