حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۱
کی از ما چشم صورت بین مردم حال می بیند؟ هجویری : بابٌ فی فرقِ فِرَقهم و مذاهِبهم و آیاتِهم و مقاماتِهم و حکایاتِهم
اما المحاسبیّة
تولای محاسبیان به ابی عبداللّه الحارث بن الاسد المحاسبی است، رضی اللّه عنه. و وی به اتفاق همه اهل زمانهٔ خود مقبول النَّفَس و القول بود، و عالم به اصول و فروع حقایق. سخن وی اندر تجرید توحید رود، به صحت معاملت ظاهری و باطنی. و نادرهٔ مذهب وی آن است که رضا را از جملهٔ مقامات نگوید، گوید که آن از جملهٔ احوال است. و این خلاف، ابتدا وی کرد؛ آنگاه اهل خراسان این قول گرفتند و عراقیان گفتند که: رضا از جملهٔ مقامات است و این نهایت توکل است و تا امروز میان قوم این خلاف باقی است و اکنون ما مر این قول را بیان کنیم، ان شاء اللّه. امام خمینی : غزلیات
مکتب عشق
آنکه دامن می زند بر آتش جانم، حبیب است شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۷۹
بی نقاب آن جمال نتوان دید سهراب سپهری : شرق اندوه
و
آری ، ما غنچه یک خوابیم. حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۴
سیه چشمی دلم را از پی تسخیر می آید رشیدالدین میبدی : ۳۵- سورة الملائکة- مکیة
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ پس میراث دادیم نامه، الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا اینان که برگزیدیم از رهیکان خویش فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ ازیشان هست که ستمکار نفس خویش است، وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ و هست ازیشان که راه میانه رفت، وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ و هست ازیشان پیشوا و پیشى جوى بنیکیها، بِإِذْنِ اللَّهِ بخواست و دانش خدا، ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ (۳۲) اینست این فضل بزرگوار از خداوند بزرگوار. حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۶۴
ندید از گرد راهش، دیده هرگز سرمه واری را مفاتیح الجنان : زیارت امام رضا (ع)
شمه ای از معجزات امام رضا (ع)
شیخ طبرسی در کتاب «اعلام الوری»، پس از بیان پاره ای از معجزات حضرت رضا(علیه السلام) گفته: آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۸۳۴
منکه در دشت جنون پیشرو مجنونم کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۵۹۹
چو عشق آمد ای عقل خیز و گریز رشیدالدین میبدی : ۵- سورة المائدة- مدنیة
۱۶ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الایة از روى اشارت بر ذوق جوانمردان طریقت این سؤال تشریف است نه خطاب تعنیف، که مراد براءت ساحت عیسى است و پاکى وى از گفتار تثلیث، که ترسایان برو بستند، و بر وى دعوى کردند، و عیسى ادب خطاب نگه داشت، که بجواب ابتدا بثناء حق کرد جل جلاله نه بتزکیت خویش، گفت: سُبْحانَکَ اى انزهت تنزیها عمّا لا یلیق بوصفک. پس گفت: ما یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لِی بِحَقٍّ بار خدایا! چون از قبل تو برسالت مخصوصم، شرط نبوت عصمت باشد، چون روا بود که آن گویم که نه شرط رسالت بود؟! إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ! اگر گفتهام، خود دانستهاى، و واثقم بآنکه تو میدانى که نگفتهام. اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۰۷
تو چیزی دیگری، ور نه بسی خوبان که من دیدم قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۰۲
تا هست به جا دایره کون و مکان عطار نیشابوری : باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی
شمارهٔ ۱۷
آن میخواهم که جایگاهی گیرم جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۵
تو سر بر من گران داری نگارا فخرالدین عراقی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۹
کجایی، ای دل و جانم، که از غم تو بجانم فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۳
تن در بلای عشق دهم هر چه باد باد عرفی شیرازی : رباعیها
رباعی شمارهٔ ۱۹
از باب مغان که رسمشان جود و عطاست پروین اعتصامی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳
ای سیه مار جهان را شده افسونگر
شمارهٔ ۴۸۱
کی از ما چشم صورت بین مردم حال می بیند؟ هجویری : بابٌ فی فرقِ فِرَقهم و مذاهِبهم و آیاتِهم و مقاماتِهم و حکایاتِهم
اما المحاسبیّة
تولای محاسبیان به ابی عبداللّه الحارث بن الاسد المحاسبی است، رضی اللّه عنه. و وی به اتفاق همه اهل زمانهٔ خود مقبول النَّفَس و القول بود، و عالم به اصول و فروع حقایق. سخن وی اندر تجرید توحید رود، به صحت معاملت ظاهری و باطنی. و نادرهٔ مذهب وی آن است که رضا را از جملهٔ مقامات نگوید، گوید که آن از جملهٔ احوال است. و این خلاف، ابتدا وی کرد؛ آنگاه اهل خراسان این قول گرفتند و عراقیان گفتند که: رضا از جملهٔ مقامات است و این نهایت توکل است و تا امروز میان قوم این خلاف باقی است و اکنون ما مر این قول را بیان کنیم، ان شاء اللّه. امام خمینی : غزلیات
مکتب عشق
آنکه دامن می زند بر آتش جانم، حبیب است شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۷۹
بی نقاب آن جمال نتوان دید سهراب سپهری : شرق اندوه
و
آری ، ما غنچه یک خوابیم. حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۴
سیه چشمی دلم را از پی تسخیر می آید رشیدالدین میبدی : ۳۵- سورة الملائکة- مکیة
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ پس میراث دادیم نامه، الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا اینان که برگزیدیم از رهیکان خویش فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ ازیشان هست که ستمکار نفس خویش است، وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ و هست ازیشان که راه میانه رفت، وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ و هست ازیشان پیشوا و پیشى جوى بنیکیها، بِإِذْنِ اللَّهِ بخواست و دانش خدا، ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ (۳۲) اینست این فضل بزرگوار از خداوند بزرگوار. حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۶۴
ندید از گرد راهش، دیده هرگز سرمه واری را مفاتیح الجنان : زیارت امام رضا (ع)
شمه ای از معجزات امام رضا (ع)
شیخ طبرسی در کتاب «اعلام الوری»، پس از بیان پاره ای از معجزات حضرت رضا(علیه السلام) گفته: آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۸۳۴
منکه در دشت جنون پیشرو مجنونم کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۵۹۹
چو عشق آمد ای عقل خیز و گریز رشیدالدین میبدی : ۵- سورة المائدة- مدنیة
۱۶ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الایة از روى اشارت بر ذوق جوانمردان طریقت این سؤال تشریف است نه خطاب تعنیف، که مراد براءت ساحت عیسى است و پاکى وى از گفتار تثلیث، که ترسایان برو بستند، و بر وى دعوى کردند، و عیسى ادب خطاب نگه داشت، که بجواب ابتدا بثناء حق کرد جل جلاله نه بتزکیت خویش، گفت: سُبْحانَکَ اى انزهت تنزیها عمّا لا یلیق بوصفک. پس گفت: ما یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لِی بِحَقٍّ بار خدایا! چون از قبل تو برسالت مخصوصم، شرط نبوت عصمت باشد، چون روا بود که آن گویم که نه شرط رسالت بود؟! إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ! اگر گفتهام، خود دانستهاى، و واثقم بآنکه تو میدانى که نگفتهام. اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۰۷
تو چیزی دیگری، ور نه بسی خوبان که من دیدم قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۰۲
تا هست به جا دایره کون و مکان عطار نیشابوری : باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی
شمارهٔ ۱۷
آن میخواهم که جایگاهی گیرم جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۵
تو سر بر من گران داری نگارا فخرالدین عراقی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۹
کجایی، ای دل و جانم، که از غم تو بجانم فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۳
تن در بلای عشق دهم هر چه باد باد عرفی شیرازی : رباعیها
رباعی شمارهٔ ۱۹
از باب مغان که رسمشان جود و عطاست پروین اعتصامی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳
ای سیه مار جهان را شده افسونگر