سعدی : باب نهم در توبه و راه صواب
حکایت عداوت در میان دو شخص
میان دو تن دشمنی بود و جنگ رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۱۸ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ... کردگار قدیم، جبّار نامدار، عظیم، خداوند دانا، کریم عزّ جلاله و عظم شأنه درین آیت فضیلت کعبه و شرف او نشر کرد، و بزرگوارى آن فرا جهانیان نمود، گفت جلّ جلاله: نخستین خانهاى که نهاده شد مردمان را آنست که به مکه. خانهاى که مردمان همه زحام در آن آرند، و جهانیان روى بدان نهند و مؤمنان گرد آن گردند، مجاورت را، و نماز را و دعا را، و صلوات و زیارت را. خانهاى با خیر و با برکت، با شکوه و با کرامت. کس در آن نشد مگر با نثار رحمت، و کس بازنگشت مگر با تحفه مغفرت. شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۷۴
تافته خوش آفتابی بر همه ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۰۳
گر با غم عشق سازگار آید دل عطار نیشابوری : بخش بیستم
الحكایة و التمثیل
این سخن نقل است زاسکندر که گفت اوحدالدین کرمانی : الباب التاسع: فی السفر و الوداع
شمارهٔ ۵۰
نارنج و ترنج بر سر خار که دید صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۱۰۲ - الران
چه باشد ران، حجابی کوست حایل رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۶۳
نیل دمنده تویی به گاه عطیت پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
امروز و فردا
بلبل آهسته به گل گفت شبی مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۵۹
ای عشق که جانها اثر جان تواند رودکی : ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب
پاره ۳۸
ایا خلعت فاخر از خرمی فردوسی : سهراب
بخش ۱۶
برفتند و روی هوا تیره گشت صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹۶۱
بجز تشویش خاطر عالم فانی نمی دارد مولوی : دفتر دوم
بخش ۳۳ - عکس تعظیم پیغام سلیمان در دل بلقیس از صورت حقیر هدهد
رحمت صد تو بر آن بلقیس باد عطار نیشابوری : باب هفدهم: در بیان خاصیت خموشی گزیدن
شمارهٔ ۲۴
گر خواهی تو که وقت خود داری گوش عطار نیشابوری : تذکرة الأولیاء
ذکر حسن بصری رحمة الله علیه
آن پروده نبوت، آن خو کرده فتوت، آن کعبه عمل و علم، آن خلاصه ورع و حلم، آن سبق برده به صاحب صدری، صدر سنت، حسن بصری رضی الله عنه، مناقب او بسیار است و محامد او بی شمار است. صاحب علم و معامله بود، و دایم خوف و حزن حق او را فراگرفته بود و مادر او از موالی ام سلمه بود. چون مادرش به کاری مشغول شدی حسن در گریه آمدی. ام سلمه رضی الله عنها پستان در دهانش نهادی تا او بمکیدی. قطره ای چند شیر پدید آمدی. چندان هزار برکات که حق ازو پدید آورد، همه از اثر شیر ام سلمه بود. عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۷۰
بی دل و بی قراری ماندهام اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
جبین را پیش غیر الله سودیم
جبین را پیش غیر الله سودیم شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۶ - جمع و تفریق
ای گل به شکر آنکه در این بوستان گلی مهدی اخوان ثالث : آخر شاهنامه
جراحت
دیگر اکنون دیری و دوری ست
حکایت عداوت در میان دو شخص
میان دو تن دشمنی بود و جنگ رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۱۸ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ... کردگار قدیم، جبّار نامدار، عظیم، خداوند دانا، کریم عزّ جلاله و عظم شأنه درین آیت فضیلت کعبه و شرف او نشر کرد، و بزرگوارى آن فرا جهانیان نمود، گفت جلّ جلاله: نخستین خانهاى که نهاده شد مردمان را آنست که به مکه. خانهاى که مردمان همه زحام در آن آرند، و جهانیان روى بدان نهند و مؤمنان گرد آن گردند، مجاورت را، و نماز را و دعا را، و صلوات و زیارت را. خانهاى با خیر و با برکت، با شکوه و با کرامت. کس در آن نشد مگر با نثار رحمت، و کس بازنگشت مگر با تحفه مغفرت. شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۷۴
تافته خوش آفتابی بر همه ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۰۳
گر با غم عشق سازگار آید دل عطار نیشابوری : بخش بیستم
الحكایة و التمثیل
این سخن نقل است زاسکندر که گفت اوحدالدین کرمانی : الباب التاسع: فی السفر و الوداع
شمارهٔ ۵۰
نارنج و ترنج بر سر خار که دید صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۱۰۲ - الران
چه باشد ران، حجابی کوست حایل رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۶۳
نیل دمنده تویی به گاه عطیت پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
امروز و فردا
بلبل آهسته به گل گفت شبی مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۵۹
ای عشق که جانها اثر جان تواند رودکی : ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب
پاره ۳۸
ایا خلعت فاخر از خرمی فردوسی : سهراب
بخش ۱۶
برفتند و روی هوا تیره گشت صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹۶۱
بجز تشویش خاطر عالم فانی نمی دارد مولوی : دفتر دوم
بخش ۳۳ - عکس تعظیم پیغام سلیمان در دل بلقیس از صورت حقیر هدهد
رحمت صد تو بر آن بلقیس باد عطار نیشابوری : باب هفدهم: در بیان خاصیت خموشی گزیدن
شمارهٔ ۲۴
گر خواهی تو که وقت خود داری گوش عطار نیشابوری : تذکرة الأولیاء
ذکر حسن بصری رحمة الله علیه
آن پروده نبوت، آن خو کرده فتوت، آن کعبه عمل و علم، آن خلاصه ورع و حلم، آن سبق برده به صاحب صدری، صدر سنت، حسن بصری رضی الله عنه، مناقب او بسیار است و محامد او بی شمار است. صاحب علم و معامله بود، و دایم خوف و حزن حق او را فراگرفته بود و مادر او از موالی ام سلمه بود. چون مادرش به کاری مشغول شدی حسن در گریه آمدی. ام سلمه رضی الله عنها پستان در دهانش نهادی تا او بمکیدی. قطره ای چند شیر پدید آمدی. چندان هزار برکات که حق ازو پدید آورد، همه از اثر شیر ام سلمه بود. عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۷۰
بی دل و بی قراری ماندهام اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
جبین را پیش غیر الله سودیم
جبین را پیش غیر الله سودیم شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۶ - جمع و تفریق
ای گل به شکر آنکه در این بوستان گلی مهدی اخوان ثالث : آخر شاهنامه
جراحت
دیگر اکنون دیری و دوری ست