قاآنی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۷۷
هرگناهی که خودکند جبری
سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۷۳ - پیک
آن نگار پیک باشد دلربای شوخ و شنگ
فخرالدین اسعد گرگانی : ویس و رامین
پشیمان شدن ویس از کردهء خویش
شگفتا پر فریبا روزگارا
کمال‌الدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۱۵۴ - وله ایضا
ای آنکه از مدارج مدح تو قاصرست
سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۸
ای رشک رخ حورا آخر چه جمالست این
ازرقی هروی : قصاید
شمارهٔ ۴
بر سر دنیا فکند از نور چادر ماهتاب
قاآنی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۷۶
عارفان را شرم امروزست مانع از گناه
حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۳۴
بی‌دوست این منم که به سر می‌برم چنین
سعدی : باب دوم در اخلاق درویشان
حکایت شمارهٔ ۱۱
در جامع بعلبک وقتی کلمه ای همی‌گفتم به طریق وعظ با جماعتی افسرده دل مرده ره از عالم صورت به عالم معنی نبرده دیدم که نفسم در نمی‌گیرد و آتشم در هیزم تر اثر نمی‌کند دریغ آمدم تربیت ستوران و آینه داری در محلت کوران و لیکن در معنی باز بود و سلسله سخن دراز در معانی این آیت که
قاآنی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۷۵
ای داور زمین و زمان کز شکوه و فر
سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۲۱ - در بیان آنکه چنانکه موسی علیه السلام باقوت نبوت و عظمت رسالت جویای خضر علیه السلام گشته بود مولانا قدسنا الله بسره العزیز باوجود چندین فضایل و خصال و مقامات و کرامات و انوار و اسرار که در دور و طور خود بی نظیر بود و مثل نداشت طالب شمس الدین تبریزی قدس اللّه سره العزیز گشته بود
غرضم از کلیم مولاناست
قاآنی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۷۴
گفت رندی با یکی در نیمروز
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۷۳
فاش گشت آن ماجری، کز مرد و زن پوشیده‌ام
فردوسی : پادشاهی خسرو پرویز
بخش ۶۳
به قیصر یکی نامه فرمود شاه
قاآنی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۷۳
نفس امارهٔ تو دشمن توست
نظامی گنجوی : خردنامه
بخش ۲ - نیایش به درگاه باریتعالی
خدایا توئی بنده را دستگیر
رشیدالدین میبدی : ۶- سورة الانعام‏
۱۸ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ ابن عباس گفت: ازینجا تا آخر سه آیت از محکمات قرآن‏اند ام الکتاب، که اللَّه گفت در صدر سورة آل عمران. تعالوا این تعالى اصغاء است و حسن استماع و استقبال امر، نه آمدن بپاى، و فى معناه قال الشاعر:
فریدون مشیری : بهار را باورکن
تر
طشت بزرگ آسمان از لاجورد صبحدم لبریز
سعدی : غزلیات
غزل ۳۱۱
متقلب درون جامه ناز
نشاط اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۷
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد