ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۱
جهانا چون دگر شد حال و سانت؟
فردوسی : فریدون
بخش ۷
فرستادهٔ سلم چون گشت باز
فردوسی : فریدون
بخش ۶
برآمد برین روزگار دراز
نهج البلاغه : نامه ها
نامه به کمیل بن زیاد در نكوهش سستی او در انجام وظیفه
<mark class="format"> و من كتاب له عليه‌السلام إلى كميل بن زياد النخعي و هو عامله على هيت ينكر عليه تركه دفع من يجتاز به من جيش العدو طالبا الغارة </mark>
سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۵
بی تو ای آرام جانم زندگانی چون کنم
خیام : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۱۲
ای پیر خردمند پگه‌تر برخیز
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۲۷۸
بی تائمل به مقامی دل غافل نرسد
ادیب صابر : مقطعات
شمارهٔ ۲
خیال تو یک ساعت از چشم من
الهامی کرمانشاهی : قصاید
شمارهٔ ۱۱ - وله فی المدح
هلال غره ی شوّال را زدوده حسام
فصیحی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۱۵۲
دستی که همیشه بود در گردن تو
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۳
چشم صیاد تو ترسانده است چشم ناز را
مسعود سعد سلمان : قصاید
شمارهٔ ۱۲۷ - در مدح عارض لشکر
ای جهان فضل و بحر رادی و کان هنر
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۲۷۹
از سفر با رخ افروخته جانان آمد
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۰۸
هر که دل در غمزه خونریز آن جلاد بست
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴
چون دریغ از دیده داری حسن ذات خویش را
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۷۸
از هر چه در این دایره موجود بود
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۸۸
چون نامه ما برای کلاشی نیست
خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۱۷
چه خوشست باده خوردن به صبوح در گلستان
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۲۸۰
اهل بازار ز زهاد به انصافترند
سعدی : باب دوم در اخلاق درویشان
حکایت شمارهٔ ۴۱
بزرگی را پرسیدم از سیرت اخوان صفا گفت کمینه آن که مراد خاطر یاران بر مصالح خویش مقدّم دارد و حکما گفته اند برادر که در بند خویشست نه برادر و نه خویشست