صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۹۰۸
اگر ز چهره داغم نقاب بردارند
اقبال لاهوری : پیام مشرق
سخن درد و غم آرد ، درد و غم به
سخن درد و غم آرد ، درد و غم به
حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲
ز عشق، شور جنون شد، یک از هزار مرا
اقبال لاهوری : پیام مشرق
بیا ای عشق ای رمز دل ما
بیا ای عشق ای رمز دل ما
سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۳۰۴
نوبهار آمد تماشای گل و سنبل کنید
اشعار ترانه‌های سیاوش قمیشی : قاب شیشه ایی
حباب
عجب ای دل عاشق تو هم حوصله داری
اقبال لاهوری : رموز بیخودی
در معنی اینکه کمال حیات ملیه این است که ملت مثل فرد احساس خودی پیدا کند و تولید و تکمیل این احساس از ضبط روایات ملیه ممکن گردد
کودکی را دیدی ای بالغ نظر
اقبال لاهوری : پیام مشرق
نه من بر مرکب ختلی سوارم
نه من بر مرکب ختلی سوارم
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵۱
باز به قول کیست این جور و ستم که میکنی؟
وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۱۰۳
به طوف کعبه من خاکسار خواهم رفت
اقبال لاهوری : رموز بیخودی
در معنی اینکه بقای نوع از امومت است و حفظ و احترام امومت اسلام است
نغمه خیز از زخمهٔ زن ساز مرد
هوشنگ ابتهاج (سایه) : غزل
گل افشان خون
بلندا سرما که گر غرق خونش
اقبال لاهوری : پیام مشرق
کمال زندگی خواهی بیاموز
کمال زندگی خواهی بیاموز
عطار نیشابوری : بخش هجدهم
(۴) حکایت اصمعی با آن مرد صاحب ضیف و زنگی حادی
چنین گفت اصمعی پیر یگانه
اقبال لاهوری : رموز بیخودی
در معنی اینکه سیدة النساء فاطمة الزهراء اسوه کامله ایست برای نساء اسلام
مریم از یک نسبت عیسی عزیز
کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۵
وداع ناشده دل حال صبر در هم دید
اقبال لاهوری : پیام مشرق
تو میگوئی که آدم خاکزاد است
تو میگوئی که آدم خاکزاد است
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۸۱
نگارا، گر چه می‌دانم که بس بی‌مهر و پیوندی
سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۰
هیچگه با من محنت زده بیداد نکرد
اقبال لاهوری : رموز بیخودی
خطاب به مخدرات اسلام
ای ردایت پردهٔ ناموس ما