ازرقی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰۰
اول قدم آنست که جان دربازی
ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۴
اف بر این دیوان سرا، لعنت بر این دیوان که برد
امام خمینی : غزلیات
بار امانت
غمی خواهم که غمخوارم تو باشی
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۳۲
ای ذات تو سر دفتر اسرار وجود
امام خمینی : غزلیات
میِ چاره‌ساز
ساقی، به روی من درِ میخانه باز کن
قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۲
مرا به ناله شد آن سرو سیم‌تن باعث
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۵
کجروی بال و پر سیرست بد کردار را
رشیدالدین میبدی : ۴۷- سورة محمد
۱ - النوبة الثانیة
این سورة دو هزار و سیصد و چهل و نه حرف است و پانصد و سى و نه کلمت و سى و هشت آیت. خلافست میان علماء تفسیر که این سورة مکى است یا مدنى.
حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۷۳۴
حساب از سختی آرام فرسا برنمی دارم
امام خمینی : غزلیات
جام ازل
مازاده عشقیم و پسرخوانده جامیم
ملک‌الشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۲۹ - به منکر عشق
سختم عجب آید ز خلقت زن
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۴
ته دوری از برم دل در برم نیست
صامت بروجردی : کتاب المواد و التاریخ
شمارهٔ ۱۷ - دو بیت دیگر
هرچه از من زدوا بروی تو بیداد رود
امام خمینی : غزلیات
صاحب درد
ما زاده عشقیم و فزاینده دردیم
ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۸۱ - امیران پارسی بصره
و در آن وقت امیر بصره پسر اباکالنجار دیلمی بود که ملک پارس بود. وزیرش مردی پارسی بود و او را ابومنصور شهمردان می‌گفتند، و هر روز در بصره به سه جای بازار بودی اول روز در یک جا داد و ستد کردندی که آن را سوق الخراعه گفتندی و میانه روز به جایی که آن را سوق عثمان گفتندی و آخر روز جایی که آن را سوق القداحین گفتندی، و حال بازار آن جا چنان بود که آن کس را چیزی بودی به صراف دادی و از صراف خط بستدی و هرچه بایستی بخریدی وبهای آن برصراف حواله کردی و چندان که در آن شهر بودی بیرون از خط صراف چیزی ندادی.
رشیدالدین میبدی : ۷- سورة الاعراف‏
۱۷ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ گرفت خداى تو مِنْ بَنِی آدَمَ از فرزندان آدم مِنْ ظُهُورِهِمْ از پشتهاى ایشان ذُرِّیَّتَهُمْ فرزندان ایشان وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ و ایشان را گواه گرفت بر ایشان أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ نه‏ام من خداوند شما؟ قالُوا بَلى‏ ایشان پاسخ دادند آرى تویى خداوند ما شَهِدْنا گواه بودیم بر ایشان أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ تا نگویند روز رستاخیز إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ (۱۷۲) که ما ازین اقرار و گواهى ناآگاه بودیم.
عطار نیشابوری : مظهرالعجایب
قصۀ جنگ خندق و کشته شدن عمرو بدست امیر کل امیر و شادمان شدن حضرت رسول(ص) و اصحاب از آن فتح کبیر
شد یقین کانرد زمان مصطفی
امام خمینی : غزلیات
همّت پیر
رازی است مرا، رازگشایی خواهم
فردوسی : پادشاهی یزدگرد
بخش ۸
یکی نامه بنوشت دیگر بطوس
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۱۲
نگارا از تو دور آخر چراییم